سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

دوشنبه ۳ دی

صفحه رسمی شاعر علی رفیعی وردنجانی


علی رفیعی وردنجانی

علی رفیعی وردنجانی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۷۱

برج تولد:

برج قوس

گروه

:
ترانه ها

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴

شغل

:
نویسنده

محل سکونت

:
اصفهان

علاقه مندی ها

:
شعر ، نمایشنامه ، داستان

امتیاز

:
۳۵۹
تا کنون 191 کاربر 604 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

لیست دفاتر شعر


۱

یاد-داشت


اشعار ارسال شده


شبیه مرگ می مونه چشای سگ پرستیدن غذای سگ شدن هرشب و از سگ هم نترسیدن ... علی رفیعی ...
ثبت شده با شماره ۵۲۱۷۰ در تاریخ جمعه ۱۹ آذر ۱۳۹۵ ۰۷:۳۴    نظرات: ۱۱

من خواب می بینم که بیدارم رویای من حال خوشی داره هرکی که این روزا بدهکاره قصد شدید خودکشی د ...
ثبت شده با شماره ۵۲۰۳۸ در تاریخ شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۵ ۰۸:۲۳    نظرات: ۱۶

در من جنازه بیماری است با دست های زخمی و آلوده با پاهای دراز در خون و با چشم های بسته و آسو ...
ثبت شده با شماره ۵۱۹۳۲ در تاریخ دوشنبه ۸ آذر ۱۳۹۵ ۱۷:۱۴    نظرات: ۱۶
عصا شعری از علی رفیعی وردنجانی از دفتر یاد-داشت نوع شعر دوبیتی

عصا دست پیر من و رد نکن ... علی رفیعی ...
ثبت شده با شماره ۵۱۸۴۹ در تاریخ پنجشنبه ۴ آذر ۱۳۹۵ ۱۹:۲۴    نظرات: ۱۱

خودکشی عاقبت رویاهاست خودکشی منطق بی منطق ها ... علی رفیعی ...
این شعر را ۱۳ شاعر ۳۲ بار خوانده اند.
نیلوفر شامی ، علی رفیعی ، باقر رمزی ( باصر ) ، عباسعلی استکی(چشمه) ، آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده) ، یاسر اسمعیلی(بیشتر) ، محمد ساکی و ۵شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۵۱۷۱۸ در تاریخ جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ ۲۱:۳۱    نظرات: ۱۹

مجموع ۴۲۴ پست فعال در ۸۵ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی رفیعی وردنجانی


انگار چند روزه که مُرده ام . حس تنهایی بدی دارم . نه چیزی می بینم ، نه چیزی میشنوم . دیگه سینما مثه بار اولی که «سینما پارادیزو» رو دیدم من و هیجان زده نمی کنه . حالم مثه یه چمدونِ خالیه ،
يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۴:۰۳    نظرات: ۱

همیشه در غمگین ترین حالت روانی خود به این نکته فکر می کنم که اگر تکه سنگی بودم وکارگران کوروش در ساخت تخت جمشید از آن استفاده می کردند تا کاخ با شکوه شود چه می شد ؟ . ماده ای که وجود داشت ، بر دوش دیگ
جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۱۰    نظرات: ۳

زمستان آغوش سرخ بهار به سپیدی جامه فرشتگان و سیاهی طاعون . امسال اما ، از همه سیاه تر ، از همه خونین تر . گاهی یادمان می رود زندگی کنیم وگاه زندگی ما را فراموش می کند . دی ماهی را پشت سر گذاشتیم توام
يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۱۸    نظرات: ۰

 
عبور می کنیم
نویسنده علی رفیعی وردنجانی
*بهار
بهار نزدیک است ، انقدر که زندگی را دوباره شروع کنم ، دوباره با یک گلدان خالی ، یک قاب عکس و کاغذ کادوی بنفش خال خالی زمستان را
چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۵۴    نظرات: ۰

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی
بچه محل : راننده تاکسی از اون ادمای پرچونه حوصله سر بر بود و منم اصلا وقتش و نداشتم به حرفاش گوش کنم واسه همین هدفون و از تو کیفم درآوردم و گذاشتم تو گوشم ابراهیم هنو
دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۱۲    نظرات: ۰
مجموع ۲۹ پست فعال در ۶ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
4