سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

وقتی این همه اشتباهات جدید وجود دارد که می‌توان مرتکب شد، چرا باید همان قدیمی‌ها را تکرار کرد. برتراند راسل

پنجشنبه ۴ بهمن

صفحه رسمی شاعر علی رفیعی وردنجانی


علی رفیعی وردنجانی

علی رفیعی وردنجانی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۷۱

برج تولد:

برج قوس

گروه

:
ترانه ها

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
چهارشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۴

شغل

:
نویسنده

محل سکونت

:
اصفهان

علاقه مندی ها

:
شعر ، نمایشنامه ، داستان

امتیاز

:
۳۵۹
تا کنون 192 کاربر 605 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.

لیست دفاتر شعر


۱

یاد-داشت


اشعار ارسال شده


چشم هایت را ببند و به روزهایی فکر کن ...  ...
ثبت شده با شماره ۹۴۴۸۶ در تاریخ چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۵۰    نظرات: ۵

در چشمانت بغض نهنگی است که ... ...
این شعر را ۹ شاعر ۱۳ بار خوانده اند.
عباسعلی استکی(چشمه) ، یارا حقیقت ، طوبی آهنگران ، مجتبی شهنی ، محمد باقر انصاری دزفولی ، فاطمه رضایی برما(آینه عدم) ، رسول رفیقی و ۱شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۹۴۲۷۱ در تاریخ پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۲۶    نظرات: ۵
شمع ها شعری از علی رفیعی وردنجانی از دفتر یاد-داشت نوع شعر سپید

و من هزار تکه می شوم  ...
ثبت شده با شماره ۹۴۱۲۶ در تاریخ يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ۱۸:۳۸    نظرات: ۳

گاهی همبازی بچگی هایم می شوم او جعبه ای پر از اسباب بازی را ...  ...
ثبت شده با شماره ۹۳۹۲۰ در تاریخ سه شنبه ۹ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۵۵    نظرات: ۵

لبخند تو زیباترین بغضِ جهانِ هربار می خندی بهم آشوب می شم ... ...
این شعر را ۱۳ شاعر ۱۷ بار خوانده اند.
محمد باقر انصاری دزفولی ، سید فتح اله هاشمی ، مسعود الوندي ، یارا حقیقت ، آرش خرم فر ، عباسعلی استکی(چشمه) ، محمد قنبرپور(مازیار) و ۵شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۹۳۶۹۹ در تاریخ چهارشنبه ۳ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۰۹    نظرات: ۷

مجموع ۴۲۵ پست فعال در ۸۵ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر علی رفیعی وردنجانی


انگار چند روزه که مُرده ام . حس تنهایی بدی دارم . نه چیزی می بینم ، نه چیزی میشنوم . دیگه سینما مثه بار اولی که «سینما پارادیزو» رو دیدم من و هیجان زده نمی کنه . حالم مثه یه چمدونِ خالیه ،
يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۴:۰۳    نظرات: ۱

همیشه در غمگین ترین حالت روانی خود به این نکته فکر می کنم که اگر تکه سنگی بودم وکارگران کوروش در ساخت تخت جمشید از آن استفاده می کردند تا کاخ با شکوه شود چه می شد ؟ . ماده ای که وجود داشت ، بر دوش دیگ
جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۱۰    نظرات: ۳

زمستان آغوش سرخ بهار به سپیدی جامه فرشتگان و سیاهی طاعون . امسال اما ، از همه سیاه تر ، از همه خونین تر . گاهی یادمان می رود زندگی کنیم وگاه زندگی ما را فراموش می کند . دی ماهی را پشت سر گذاشتیم توام
يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۱۸    نظرات: ۰

 
عبور می کنیم
نویسنده علی رفیعی وردنجانی
*بهار
بهار نزدیک است ، انقدر که زندگی را دوباره شروع کنم ، دوباره با یک گلدان خالی ، یک قاب عکس و کاغذ کادوی بنفش خال خالی زمستان را
چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۵۴    نظرات: ۰

نویسنده : علی رفیعی وردنجانی
بچه محل : راننده تاکسی از اون ادمای پرچونه حوصله سر بر بود و منم اصلا وقتش و نداشتم به حرفاش گوش کنم واسه همین هدفون و از تو کیفم درآوردم و گذاشتم تو گوشم ابراهیم هنو
دوشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۶ ۰۲:۱۲    نظرات: ۰
مجموع ۲۹ پست فعال در ۶ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
4