صفحه رسمی شاعر م فریاد(محمدرضا زارع)
|
م فریاد(محمدرضا زارع)
|
تاریخ تولد: | سه شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۵۲ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۲ | شغل: | کارمند |
محل سکونت: | ایران |
علاقه مندی ها: | انسانیت، ادبیات، هنر |
امتیاز : | ۱۰۶۱۶ |
تا کنون 905 کاربر 10605 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: ...رو به دریای تفکر برویم
و نخواهیم که تنهایی مان
توی آغوش کسی غرق شود
بشکافیم دمی پیله ی غم را
و ببینیم که پروانه چه حالی دارد:
زندگی سعی میان دو بهار
زندگی شوق میان دو قرار
زندگی قصه ی گم کردن آغوش خداست...(از شعر حقیقت: م. فریاد)
|
|
|
|
اشعار ارسال شده
ثبت شده با شماره ۱۲۸۴۴۳ در تاریخ پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ ۰۳:۴۱
نظرات: ۱۴۸
|
|
پُر از حس ِ خوبم به تو... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۸۲۶۹ در تاریخ چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ ۰۰:۴۴
نظرات: ۰
ثبت شده با شماره ۱۲۸۱۰۹ در تاریخ چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ ۱۸:۲۵
نظرات: ۰
|
|
سلامی چو غم در دلم بیکرانه... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۷۹۰۹ در تاریخ سه شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ ۲۳:۲۹
نظرات: ۰
|
|
دل از عشق ِ همه کَندم... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۷۷۶۲ در تاریخ چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ ۱۸:۳۴
نظرات: ۰
مجموع ۲۱۰ پست فعال در ۴۲ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر م فریاد(محمدرضا زارع)
|
|
واژه گزینی یکی از مهارتهای اساسی فن بیان و بویژه شعر است. شاعر مثل هر هنرمند دیگری سعی می کند احساس یا اندیشه ای را که به او الهام شده است در قالب یک اثر هنری(در اینجا شعر) بیان کند. این اثر هنری باید
|
|
شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۴:۴۴
نظرات: ۱۶
|
|
دهان تلخ و گسي كه خبر از برآورده شدن يكي از پنهان ترين آرزوهايش مي دهد اولين چيزي است كه پس از بيدار شدن در آن تختخواب چرك و نمناك، توجهش را جلب مي كند. آب دهانش را فرو مي دهد و بي اختيار لبخندي روي ل
|
|
سه شنبه ۸ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۴۸
نظرات: ۳۴
|
|
خسته و كوفته از سر كار مي آيم. در را كه باز مي كنم، رعنا- دختر كلاس دومي ام- به طرفم مي دود و سلام مي كند و خودش را به من مي چسباند. خستگي ام را پنهان مي كنم و لبخندزنان مي گويم: سلااااااااا
|
|
سه شنبه ۱۱ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۰۵
نظرات: ۲۷
|
|
چشمم را كه باز مي كنم همه جا تاريك است. آنقدر گيجم كه نمي دانم كجا هستم و چه وقت از شبانه روز است. به ذهنم فشار مي آورم. يادم مي آيد كه ديروز ساعت سه بعد از ظهر، بعد از دو شبانه روز كار بي وقفه از ادا
|
|
سه شنبه ۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۵۹
نظرات: ۲۸
|
|
‹‹خورشيد، كم كم در پشت كوههاي مغرب فرو مي رفت، امّا از حسنك خبري نبود. گاو حنايي مااا! مااا! مي كرد، يعني: حسنك كجايي؟ من گرسنه ام...›› مي خواهم كتاب تلخ و شيرين خاطرا
|
|
دوشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۲۲
نظرات: ۱۷
مجموع ۵۴ پست فعال در ۱۱ صفحه |