صفحه رسمی شاعر محمدرضاذکاوتمند
|
 محمدرضاذکاوتمند
|
تاریخ تولد: | دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۴۷ |
برج تولد: |  |
گروه: | غزل سرایان |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | دوشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ | شغل: | کارشناس تاسیسات مکانیکساختمان |
محل سکونت: | یزد |
علاقه مندی ها: | شعر مطالعه کتاب |
امتیاز : | ۱۸۰ |
تا کنون 40 کاربر 144 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: عاشق شعر و موسیقی |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
هر که پابند سر زلف دلارامی نیست
زآدمیت نه نشان بلکه بر او نامی نیست ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۲۲۱۴۵ در تاریخ شنبه ۳۱ تير ۱۴۰۲ ۲۲:۰۵
نظرات: ۲۱
|
|
گر به نقد جان دهدیک بوسه از لعل لبش
روشن است این نکته آن مه خویش را مجنون کند ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۴۱۳۴ در تاریخ سه شنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۱ ۲۰:۳۷
نظرات: ۷
|
|
خواستم خِشت ز خُم گیرم وجام از لب یار
چرخ دوری زد و خِشت لب دیوارم کرد ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۴۱۱۰ در تاریخ دوشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۱ ۲۰:۳۱
نظرات: ۲۵
|
|
عشق بازی زهمه کار جهان ما را بس ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۴۰۳۶ در تاریخ جمعه ۱۵ مهر ۱۴۰۱ ۲۳:۳۰
نظرات: ۱۰
|
|
ما عمرمان رو به آخر و دورانمان گذشت
اما کسی نگفت که آمد؟ چِسان گذشت ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۱۳۸۷۴ در تاریخ جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱ ۱۷:۰۳
نظرات: ۰
مجموع ۲۱ پست فعال در ۵ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر محمدرضاذکاوتمند
|
|
هیچکس نفهمید آن روز، چه بر بابک گذشت. نه حتی خواهرش که تا لحظهی آخر چشمبهراه نگاهش بود… نه آن همسایهی پیر که عادت داشت هر غروب بر
|
|
|
|
قسمت ششم: یک چیزی باید تمام میشد پدر بابک، مردی که همیشه به صبر و تدبیر شهره بود، دیگر تاب دیدن چشمهای خاموش پسرش را نداشت. دلش از این همه سکوت و بیرمقی، ت
|
|
|
|
قسمت ششم: یک چیزی باید تمام میشد پدر بابک، مردی که همیشه به صبر و تدبیر شهره بود، دیگر تاب دیدن چشمهای خاموش پسرش را نداشت. دلش از این همه سکوت و بیرمقی، ت
|
|
|
|
قسمت چهارم: در امتداد آرزوها آن شب، زیر بارانی که هنوز بوی خیس کوچه&
|
|
|
|
قسمت دوم: در امتداد کوچه های خیس پاییز آرام و خنک از ر
|
|
مجموع ۱۵ پست فعال در ۳ صفحه |