سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

صفحه رسمی شاعر سید علیرضا دربندی


سید علیرضا دربندی

سید علیرضا دربندی



ارسال پیام خصوصی
مرا دنبال کنید

تاریخ تولد

:
چهارشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۶۲

برج تولد:

 سنبله

گروه

:
عمومی

جنسیت

:
مرد

تاریخ عضویت

:
شنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۴

شغل

:
آزاد

محل سکونت

:
بدون اطلاعات

علاقه مندی ها

:
بدون اطلاعات

امتیاز

:
۸۶
تا کنون 14 کاربر 31 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند.


درباره من

:
سروده های طنز بنده بصورت اختصاصی فقط در سایت و محفل وزین شعر ناب تحت دفتری با عنوان طنزواره منتشر می شود تذکر : شعر طنز به دلیل لحن و ساختار و کلام مختص به خود برای همه گروه های سنی مناسب نیست

اشعار ارسال شده


استاد کجایی که خرچنگ های مردابی باز شب نشینی گرفتند بر انگشتره بی آبرویی از جنس آبرو و اعتبار نگینی ...
ثبت شده با شماره ۱۳۸۲۴۱ در تاریخ دیروز    نظرات: ۳

شبی نشستم و در خیالم شهری ساختم شهری عجیب و بی عیب و نقصی ساختم شهر من شورا و شهردار نداشت یک ف ...
ثبت شده با شماره ۱۳۸۲۲۳ در تاریخ ۲ روز پیش    نظرات: ۳

دل که ویرانه و بی خانه شده اقبال که بی رنگ و کم مایه شده یکبار هم که گفت مرا می خواهد به تلافی  ...
این شعر را ۱۰ شاعر ۲۷ بار خوانده اند.
سید علیرضا دربندی ، میکائیل نجفی(سراب ) ، سید مرتضی سیدی ، آرمین اسدزاد (الف) ، شاهزاده خانوم ، سعید صادقی (بینا) ، محمدرضا آزادبخت و ۲شاعر دیگر این شعر را خوانده اند.
ثبت شده با شماره ۱۳۸۱۹۹ در تاریخ ۳ روز پیش    نظرات: ۶

من آن گل تازه که گمانم بود سَفیر عشقم ؛ همینقدر ساده که دیدم یک کَس بهر خیانت مرا به یار دیگرش  ...
ثبت شده با شماره ۱۳۸۱۶۶ در تاریخ ۴ روز پیش    نظرات: ۴

چنان عا‌شق شدم که دیگر قصه نه ؛ افسانه بودم نیمی از عمر را گرد شمعی بی وفا پروانه بودم بی وفایی ...
ثبت شده با شماره ۱۳۸۱۴۰ در تاریخ ۵ روز پیش    نظرات: ۹

مجموع ۲۹ پست فعال در ۶ صفحه

مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر سید علیرضا دربندی



امروز 4 دی 1382 است
مرتضی وارسته باغدار معروف پسته که دارای سه فرزند شیره به شیره است به اصرار خیلی زیاد بهترین رفیقش عازم جیرفت است و حین رفتن دختر سه ساله اش به نام ستاره به طرز عجیبی بیق
۲ روز پیش    نظرات: ۰

 
حاج فتح الله رو توی راسته فرش فروش ها تقریبا همه می
شناختن ؛ از اون دست به خیر واقعیا نه از اونا که تا چند تا چشم ؛ کمک کردناشونو نبینه ؛ هیچ حرکتی نمیکنن
از مؤمنی هم که شهره عام
۱۲ روز پیش    نظرات: ۷

سیامک رو همه محل می شناختن ؛ جوان شر و شوری که به هیچ خلافی نه نمی‌گفت
و غزاله در همین محل زندگی می‌کرد و از قضا سیامک هم خواستگار پا به جفتش و عاشق و شیدای اون
اما غزاله مدتها بود
۲ هفته پیش    نظرات: ۸

هورا تازه وارد چهارده سالگی شده بود اما اندامش بیشتر از سنش نشانش میداد ؛ یک زیبایی محسور کننده داشت که شبیه‌ ش را فقط میشد در تابلوهای مینیاتوری به تاریخ پیوسته پیدا کرد
چشمانی به رنگ دریا
۲ هفته پیش    نظرات: ۰

یک باد بد موقع شروع به وزیدن گرفته بود و جز بلند کردن گرد
و خاک حاصل دیگری نداشت
پیرمردی که سر مزار نشسته بود از جیب کتش یک دستمال بیرون آورده و روی دهانش گرفت
مزار جدید بود ؛ از آنجا ک
حدود ۱ ماه پیش    نظرات: ۰
مجموع ۹ پست فعال در ۲ صفحه
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
2