سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        در بین سایه ها

        شعری از

        امیر حسین حسین آبادی

        از دفتر دیوان خزان نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۲۴ شماره ثبت ۹۹۶۴۱
          بازدید : ۳۰۷   |    نظرات : ۳۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیر حسین حسین آبادی

        در بین سایه ها،آرام می روی
        تاریک می شوی،گمنام می روی
        از آب،بی نشان،خشکی چنان خزان
        گمگشته در گمان،ناکام می روی
        با آه پرشدی،معنای حسرتی
        مستی ولی چرا؟ بی جام می روی
        تو طایر غمی،فاقد ز همدمی
        ترسیده از خدا،کز بام می روی
        جولان روزگار، عاشق کشی کند
        هیهات عاشقی،بی نام می روی
         
         
         

        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۵۲
        باهزاران درود
        بسیار بسیار زیباست جناب حسین آبادی عزیز
        با آرزوی بهترینها برای شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۲۳
        کاش جان بودم که جانانم تو باشی

        درود بر استاد عزیز خویش
        شوق حضور شما بر من بسی عزیز است
        چه رسد که آرزو می کنید
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۲۲
        درود بر شاعر گرامی🌺🌺
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۵۶
        سلام برآقای عزیزان
        مفتخر کردید
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        سلمان مولایی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۴۱
        در بین سایه ها آرام می روی
        تاریک می شوی، گمنام می روی
        از آب، بی نشان، خشکی چنان خزان
        گمگشته در گمان، ناکام می روی
        با آه پر شدی، معنای حسرتی
        مستی ولی چرا؟ بی جام می روی
        تو طایر غمی، فاقد ز همدمی
        ترسیده از خدا، کز بام می روی
        جولان روزگار، عاشق کشی کند
        هیهات عاشقی، بی نام می روی ...


        سلام

        و

        شعر که تمام می شود خواننده می پرسد : خب ؟
        انگار ی که هنوز چشم به راه رسیدن به جایی ست که پایان این همه سرگردانی باشد و حیرانی ولی صداقت شاعر به قدری بالاست و تا آن حد دارای جرأت و جسارت است که به دروغ مقصد نادیده را توصیف نکند چرا که شعر آیینه ی تمام نمای روح شاعر است پس اگر جز این می بود در دل-نشانی شعر باید شک کرد و شاعر را توصیف گری بیش نمی توان نام نهاد ولی وقتی به نیکی خود شعر می نگریم می بینیم که واژه به واژه ی شعر حکایت از ذهنی جستجوگر دارد که در میان انبوهی از دانسته ها و ندانسته ها به شیدایی دچار شده است ولی حاضر نیست کوتاه بیاید و دست از یافتن بردارد؛
        گمنامی در میان سایه ها
        گمگشتگی در گمان
        هم معنای حسرت
        پریده در آسمان غم
        برکنار از هر همدم
        بیمناک از خدا و عذاب اش
        بی نام و بی نشانی در عشق
        تمام این حالات نشان از حیرتی دارند که حاصل از عدم پذیرش هر آن چه است که بر او عرضه شده است و در دین و دانش موروثی به شک رسیده است اما در عین حال آموخته ها و انگاره های پیشین هم چنان در جان وی عجین اند و تا رها شدن از کمند آن ها راه درازی در پیش دارد.
        چند کلمه در این شعر است که نقشی عمده در اثربخشی شعر دارند چرا که حالات درونی شاعر را حتی اگر با یکدیگر در تناقض و تضاد باشند :

        آرام رفتن در مصراع اول
        آرام رفتن از سویی ناظر بر سطح ظاهری رفتن است که با شرایط حاکم و فضای شعر هماهنگ است اما وقتی این آرامش را در سطحی عمیق تر در نظر بگیریم و به احوال شاعر تعمیم دهیم خواهیم دید که این آرامش با اضطراب حاصل از ناکامی و گمگشتگی در تناقض است اما این تناقض نافی وجود این حالت نمی تواند باشد چرا که حتی در اوج سرگردانی ها روح آدمی به مجرد دستیابی به اندک معرفتی نسبت به اطراف خویش ( سایه ها ) به آرامشی هر چند موقت خواهد رسید .

        مستی بی جام در مصراع شش ام
        مستی نیز درست شبیه به آرامی می تواند در سطوح معنایی دو یا چندگانه سنجیده شود که این سطوح بسته به قراین داده شده توسط شاعر از جمله بی جامی و پر شدن از آه و حسرت همسو و یا برخلاف جریان شعر دانسته خواهد شد.
        مستی را اگر همان مدهوشی بدانیم و خروج از تعادل روانی علی القاعده می تواند در مسیر جریان طبیعی شعر قرار بگیرد اما اگر به قرینه ی بی جامی مستی را در نظر بگیریم حمایت از کیفیتی روحانی ست که درست شبیه فرایند ایجاد آرامش در هنگام درنوردیدن مسیر به رهرو دست می دهد .

        بی نامی عاشق در مصراع واپسین
        نام داری در عشق یا همان مصراع « من ام که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن » نیز از این روال جدا نیست بدان معنا که از سویی عاشق در برابر معشوق « ننگ ز نام » دارد و بی نامی را طلب می کند ولی روی دیگر این سکه نام داشتن به معنای شهرت و به نام بودن است در راه عاشقی که مصادیق این معنا را می توان در مجنون و فرهاد و ... پیدا کرد و جالب آن جا ست که این دو معنای مستتر در یک ترکیب با یکدیگر سر ناسازی و تناقض دارند و در حالت دوم نیز با کل شعر در تناقض است .
        اکنون که مصادیق این تناقض را بررسی کردیم باید بپرسیم که این تناقض چه اثری بر فرآیند کلی شعر و حالات عارض بر شاعر دارد ؟
        علی الاصول هر معرفتی که کسب می شود ریشه در تناقضی دارد که در ذهن و جان آدمی پدیدار شده است و انگیزه ای شده است تا فرد به جست و جو برخیزد و این ناهمگونی را با کسب معرفت پایان بخشد ولی همان گونه که در طول شعر دیدیم با اتمام هر تناقضی و اکتساب هر معرفتی تناقضی بزرگ تر و اساسی تر روی می نماید و همین ماجراست که این همه سرگردانی و حیرت را سبب می شود و جام آدمی را شیدا و شیداتر می کند .

        اگر چه هنوز حرف بسیار است و ناگفتنی بی شمار اما مجال اندک است و برشمردن محال اما حرف آخر این که در مصراع هفت ام ترکیب فاقد ز همدم از نظر دستوری دارای اشکال است و علاوه بر این شاعر می توانست ترکیب های زیباتر و مناسب تری برای هر دو قسمت این مصراع برگزیند یا بیآفریند که بی گمان در اشعار آینده اش بهترین ها را از او خواهیم دید.
        مریم کاسیانی
        مریم کاسیانی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۲۲
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۲۰
        واژگانم خجالت می کشند جناب مولایی
        هنگامی که مخاطب شما باشید
        ابتدا همانگونه که بارها گفتم،در ورای نقد و حس و حال دریافتن و آموختن و آگاه شدن
        نعمتی ست بر من
        که توانستم باردگر از دیدگان سلمان مولایی ببینم
        چشمانی که معیارند،عاشقند و بینا
        احساس می کنند و احیا
        این روح مرده را
        حال عحیبی دارد...




        و اما چینش نقد شما که از دیار محتوا بیرون آمد،شرحی کامل بود برای شعر ناکامل خویش
        گرچه سعادت شعر در رگان چکامه ی خویش غریب است
        اما هر خواننده ای خواهد دریافت
        نقد شما از جنس آب بود
        که خاک نژند شعرم را دریافت
        و خوشحالم و این گونه وقایع را پدیده می نامم
        که شرح احوال فردی نه تنها حالم را دریافته
        بلکه فراتر هم رفته

        روزی که چرخ از گِل ما کوزه ها کند
        زنهار کاسه ی سرما پر شراب کن

        با هر چه شرمساری ست
        سپاس
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        مسعود میناآباد مسعود م
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۵۴
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۲۳
        سپاس از جناب مولایی بابت نقدشان🌺🌺
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۴۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۲۱
        درود


        بر


        شما



        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۲۷
        سلام بر بهنود مهربان
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
         موسی عباسی مقدم
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۲۷
        درود بزرگوار زیبا بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۲۵
        درود بر جناب عباسی مقدم گرامی
        زیبا می نگرید
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رضا رضوی تخلص (دود)
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
        سلام و درود جناب حسین آبادی عزیز
        بسیار زیبا سروده اید
        با آه پرشدی،معنای حسرتی
        مستی ولی چرا؟ بی جام می روی
        موفق باشید خندانک خندانک
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۲۱
        درود بر شما جناب رضوی
        سپاس بیکران
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۱۸
        درود

        🌹🌹🌹🌹
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۲۴
        درود ها جناب شهنی
        سپاس
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مریم کاسیانی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۲۳
        درود بر شما خندانک
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۲۴
        سلام و درود بانو کاسیانی
        سپاس از گرمی حضورتان بر این شعر سرد
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۵۶
        درود بر شما
        سروده ای زیبا مزین به نقدی ادیبانه
        مرحبا
        ------------- خندانک خندانک خندانک
        امیر حسین حسین آبادی
        امیر حسین حسین آبادی
        چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۵۶
        درودها
        یپاس جناب میناآباد
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
        خندانک
        ارسال پاسخ
        حسین قائدی
        جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۴
        درود بر شما خندانک
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۷
        بسیار زیباست به امید پیشرفت روز افزون تان خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2