سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        دالان زیست

        شعری از

        مهرداد عزیزیان

        از دفتر چهارپاره ها نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۰ ۰۱:۲۳ شماره ثبت ۹۹۲۵۸
          بازدید : ۳۲۷   |    نظرات : ۳۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        فرصتی دیگر نمیخواهم من از دالانِ زیست
        خود بخوان حرفِ حسابِ شاعرِ دیوانه چیست
        سرپناهی خواستم کوچک که دارم شکرِ حق
        خانه ام گرم است ،اندوهی در این کاشانه نیست
         
        از جهان یک پنجره من را کفایت میکند
        چشمها گر وا کنم صدها اشارت میکند
        در همین ابیات میجویم صفا را خط به خط
        هر زمان میخوانمش فورا اجابت میکند
         
        زندگی این روزها گویی کمی رنگین تر است
        شعرهایم اندکی موزون و آهنگین تر است
        گرچه من تنهاییَم را دوست می دارم ولی..
        کفّه ی با یار بودن یحتمل سنگین تر است
         
        آرزو کردم که انعامی دهد پروردگار
        دختری بخشید بر آغوشِ من همچون بهار
        نامِ او جاناست،بر جانم مقامش سروریست
        مستجاب الدّعوه ام گویا به چشمِ کردگار
         
        دوستی دارم که لطفش را به من اندازه نیست
        غیرِ او دیگر مرا هم صحبتِ مردانه کیست؟
        ربعِ قرنی عمر دارد بیش و کم این رابطه
        رازِ مانایی نپرس از من خودت حل کن که چیست
         
        مادرم خوش ذوق بود و بر هنر اِشراف داشت
        بذرِ شعری وقتِ رفتن در وجودم جا گذاشت
        گرچه پَر زد همسرم را دید و جانا را ندید
        لیک، چون گُل بود صد گُل هم در این گلخانه کاشت
         
        صبح ها دربِ دکانِ شعر را وا میکنم
        با قلم من صفحه هایش را مصفّا میکنم
        مینویسم خط به خط،میخوانم و خط میزنم
        دخلِ خود را عاقبت تا شب مقفّا میکنم
         
        شاکرم بر قدرِ حاجت نانِ سنگک میرسد
        بر سرِ این سفره روزی بیش و اندک میرسد
        مطمئنم هر زمان گوشم کمی سنگین شود
        هدیه ی روزِ پدر یک دانه سمعک میرسد
         
        حرفهای جدّیَم را تا به سی من گفته ام
        خُرده بر طنزم نگیر از جد به جد آشفته ام
        هر زمان خواهی تو ارشادم کنی قبلش بدان
        من تمامِ قصه ها را قبلِ این بشنفته ام
         
        هر چه را میخواستم گیتی فراهم کرده است
        بر سرم یک سقف و در بَر یار و یک دختر چو هست
        ذوق از مادر رسید و شوق هم از سمتِ دوست
        پس به شادی باید اینک کنجِ این خلوت نشست
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۰۰
        درود بر شما
        قلمتان نویسا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۲۴
        متشکرم جناب محمدی گرامی🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۷ خرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۳۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود
        دستمریزاد خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۰۱
        متشکرم جناب استکی بزرگوار🌺🌺
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۴۶
        با هزاران درود
        زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۰۳
        متشکرم جناب اخباری گرامی🌺🌺
        ارسال پاسخ
        رضا رضوی تخلص (دود)
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۵۳
        سلام و درود جناب عزیزیان عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین سروده اید
        شاکرم بر قدرِ حاجت نانِ سنگک میرسد
        بر سرِ این سفره روزی بیش و اندک میرسد
        مطمئنم هر زمان گوشم کمی سنگین شود
        هدیه ی روزِ پدر یک دانه سمعک میرسد
        پاینده باشید خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۱۰
        متشکرم جناب رضوی گرامی🌺🌺🙏🙏
        ارسال پاسخ
         موسی عباسی مقدم
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۰۴
        درود بزرگوار زیبا بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۱۰
        سپاسگزارم جناب عباسی گرامی🌺🌺🙏🙏
        ارسال پاسخ
        حمید غرب
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۲۳
        درود جناب عزیزیان خوش سخن

        خیلی زیبا و دلنشین و موزون و آهنگین
        دستمریزاد

        جسارتا در مصرع زیر به نظرم یک " که " از قلم افتاده

        هر چه " که " میخواستم گیتی فراهم کرده است
        ذوق شاعریت سرشار و خوش بر تو روزگار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۱۰
        درود بر شما استاد گرامی.بله " را " از قلم افتاده بود که مجدد ویرایش کردم و نسخه اصلاحی الان بر روی سایت هست🌺🌺🙏🙏
        ارسال پاسخ
        محمدحسين ايراندوست (نشاط)
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۰۱
        سلام ها...

        درودها..

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۴۵
        درود بر شما ،سپاسگزارم🌺🙏
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۳۸
        درود فراوان بر جناب عزیزیان بزرگوار
        بسیار
        عالی
        بود خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۲۵
        متشکرم جناب شهنی عزیز🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        مولود سادات عمارتی
        پنجشنبه ۶ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۱۳
        درود
        مویدباشید
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۰۲
        متشکرم سرکار خان عمارتی🌺🌺
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        جمعه ۷ خرداد ۱۴۰۰ ۰۱:۳۴
        سلام و ادب جناب عزیزیان
        الحمدالله که راضی به رضای خدا هستید
        خداوند سبحان خانواده ی گرامی و رفیق شفیقتان را در کمال صحت حفظ کنه، روح مادر عزیز و گرامی تان شاد و یادشان همیشه محفوظ
        عالی بود دوست شاعرم خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۰۴
        متشکرم جناب اسماعیلی بزرگوار🙏🌺🌺
        ارسال پاسخ
        ابراهیم حاج محمدی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۵۸
        درود خندانک
        سعی کنید به هیچ وجه در سروده هایتان[[ من را]] به جای [[ مرا]] بکار نبرید. دلیل امر را فرهیختگان ادیب و ادیبان فرهیخته بخوبی درک می کنند . شما اگر سرتاسر دیوان حافظ و سعدی و مولانا و مسعود سعد سلمان و سنایی و فردوسی و رودکی و خاقانی و قاآنی و ملک الشعرای بهار و سهراب سپهری و نیما یوشیج و شاملو و پروین اعتصامی را بگردید به هیچ وجه این تعبیر را نمی یابید . و پرواضح است که این امر اتفاقی نمی تواند باشد.بلکه تعمّدی در پرهیزیدن از بکار گیری این تعبیر توسط این بزرگان در کار است . فتامّل خندانک خندانک خندانک
        و اگر می خواهید در امر سرودن پیشرفت محسوس و ملموسی داشته باشید، گزینه ی نقد بر آثار خود را همواره فعال کنید و مثل اون بنده خدایی که ذیل اغلب سروده های کاربران محترم اظهار فضل می کند و بی آن که از قواعد دستور زبان فارسی کمترین اطلاعی داشته باشد نظرِ به گمان خودش کارشناسانه و ادیبانه !!!!! می دهد اما گزینه نقد را ذیل آثار خودش غالبا غیر فعال می کند !!!! نباشید. از تیغ نقد ولو بی رحمانه اش نهراسید. خندانک خندانک خندانک خندانک
        ضمنا اگر بجای [[ چشمها گر وا کنم صدها اشارت میکند]] بگوئید:
        {{چشم را گر وا کنم صدها اشارت میکند]]
        ضعف تالیفی نخواهد داشت
        همچنین بکار گیری ضمایر در جایی که به لحاظ معنی نیازی به آنها نیست و فقط بخاطر ترمیم وزن مورد بهره برداری قرار می گیرند، از قبیل [[حرفهای جدّیَم را تا به سی《 من 》گفته ام ]] حشو است خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۰۳
        سلام و عرض ارادت خدمت استاد بزرگوار جناب حاج محمدی.پر واضح است که با وجود اینکه سلیقه من و شما در بعضی موارد با هم همخوانی ندارد ،لیک بنده از ابتدای ورود به سایت محترم شعر ناب از شما بسیار بسیار آموخته ام. در مورد این شعر هم همین نکته صادق است و بنده همچنان که شما آموزش بدهید خواهم آموخت🌺
        در مورد "من را" فرمایش شما دقیق ،ظریف و صادق است و بنده از اساتید دیگر نیز این نکته را شنیده و دیده ام لذا بنده "من را " را با علم به تذکراتی که شما نیز بدان اشاره کردید در اشعار بکار میبرم و برای آن ۳ دلیل دارم ولی از گفتن آنها همیشه در مجامع ادبی پرهیز میکنم چرا که گمان میبرم برداشت به دهن کجی و تعبیر به خودسریه بنده نوآموز تلقی شود ولی به هر حال حرف شما را میپذیرم و هیچ مخالفتی با آن ندارم که " من را" عبارتی استفاده نشده در شعر کهن است.
        دومین مطلبی که فرمودید در مورد فعال نکردن تیک نقد.آن هم حق با شماست و البته بنده در تمامی شعرهایی که به سایت محترم شعر ناب ارسال کرده ام تیک نقد را فعال نموده ام به جز این شعر خاص،تنها دلیلش هم اینست که این شعر را با اینکه به مخاطب سایت عرضه کرده ام ولی شعری کاملا شخصیست به همین دلیل ترجیح دادم در این شعر خاص تیک نقد غیر فعال باشد،ولی باز این هم دلیل نمیشود از راهنمایی اساتیدی چون شما و دیگر بزرگواران بهره مند نگردم
        در مورد دو نکته ی دیگیری نیز که بیان فرمودید سپاسگزارم و آنها را به خاطر خواهم سپرد.
        برقرار باشید جناب حاج محمدی گرامی🙏🌺
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        ابراهیم هداوند
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۵۴
        استاد حاج‌محمدی عزیز
        می‌آموزیم از محضرتان
        باشید برقرار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم حاج محمدی
        ابراهیم حاج محمدی
        دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۰۷
        خندانک زنده باشید حضرت دوست جناب استاد هداوند عزیز و گرامی خندانک پاینده باشید بزرگوار خندانک
        عظیمه ایرانپور
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۳۹
        درود بر شما
        ساده و صمیمی سروده اید
        قلمتان سبز خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۴۹
        سپاسگزارم سرکار خانم ایرانپور گرامی🌺
        ارسال پاسخ
        ابراهیم هداوند
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۰۰
        و سلام بر جناب عزیزیان عزیز
        البته که این چهارپاره حال و هوای خاص دارد و توصیف احوال شاعر را
        و یحتمل "دکانِ شعر" هم از نظر سراینده مفهومی خاص دارد اما برای منِ مخاطب خیلی ترکیبِ خوشایندی نبود.
        و نهایتا دست و پنجه‌ی شما درد مکناد.
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۵۲
        از لطف شما متشکرم جناب هداوند🌺🌺
        ارسال پاسخ
        حدیث عبدلی (یارا)
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۴۰
        مادرم خوش ذوق بود و بر هنر اِشراف داشت
        بذرِ شعری وقتِ رفتن در وجودم جا گذاشت
        گرچه پَر زد همسرم را دید و جانا را ندید
        لیک، چون گُل بود صد گُل هم در این گلخانه کاشت

        _______________

        با سلام

        شعری زیبا و دلشنین که حکایت زندگی را بازگو میکند
        از قلم توانمند شما خواندم و لذت بردم

        روح مادر تان شاد
        و زندگی تان کنار خانواده سرشار از عشق و برکت باشد

        قلم تان نویسا

        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۴۱
        سپاسگزارم سرکار خانم عبدلی گرامی🌺🙏
        ارسال پاسخ
        پژمان خلیلی
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۲۲
        خواندمتان و لذت بردم
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        يکشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۴۱
        متشکرم جناب خلیلی بزرگوار🌺🌺
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1