بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود،
سه گلشنی تقدیم تان:
آغازگر:
از نگاه صبرکاهت باز می خواهم بدانم/
راز اعجاز تو را ای ناز!
می خواهم بدانم/
بدنه/پیکره:
همدم این چشمه ساران ام،
نمی خواهی بدانی؟ /
همنوا با شعر باران ام، نمی خواهی بدانی؟ /
نازِ دلپرداز و رازِ عشق آوازت بنازم! /
از تو گریان، از تو خندان ام،
نمی خواهی بدانی؟ /
از تو اصل و ریشه ی من،
پیشه ی اندیشه ی من/
پیش چشمان تو حیران ام،
نمی خواهی بدانی؟ /
هیچ در چشم تو هستم یا نه؟ می خواهم بدانم/
بهتری نزد من از جانم،
نمی خواهی بدانی؟ /
پایانبخش:
آخرش این سینه ی بی باک...
باشد! ناز شستت! //
(#محمدعلی_رضاپور)
#سه_گلشن ،
در میانه ی شعر سنتی و نو
و تنها قالب دارای مهندسی کاملا نظام مند در شعر فارسی است که هر سه بخش آغازگر، بدنه و پایانبخش را به ترتیب در تفکیک درونی واقع در خودِ قالب شعری
(دقت بفرمایید: در تفکیک درونی واقع در خودِ قالب شعری) دارا ست.
سه گلشن هم (مثل قالب های سروش و شعرسبز/چندآهنگ)
قالبی باز و متنوع و پذیرای حد اکثر تنوع در قافیه مندی و قافیه بندی، طول مصراع ها و شیوه ی پردازش است.
در گسترش قالب تازه و توانمند سه گلشن،
سهمی داشته باشیم!
جالب و زیباست