سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        آرسن لوپن

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ ۰۷:۵۷ شماره ثبت ۹۶۲۰۸
          بازدید : ۲۲۵   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        آرسن لوپن
         
        دیگراین ناقوس ها ،
        که را فریاد زنند ؟
        دیگراین فانوس ها ،
        که را در دریای گمشدگی
        فریاد زنند ؟
        آخراین قاموس ها ،
        مقتدایند برای رهِ گم
        حتی آن قوم ، رهِ کج رفته
        (آن سالوس ها) ،
        نمیدانند که را فریاد زنند ؟
         
        این کتابِ خاطرات ،
        مملو ازحادثه هاست
        این مداد و این کتاب
        که را درخاطره در یاد زنند ؟
         
        این خماری !
        مدتی ست که کُشته است ، قومِ پَخمه را
        این نشئگی باعث شده است که اینهمه ،
        مزرعه هایی ، ز تریاک زنند
         
        اینهمه ملنگی باعث شده است
        آرسن لوپن ها
        کارخانه ‌ای از، تولیدِ شیّاد زنند
         
        این چه فرقی میکند
        که این تولید که به انبوه ، هِی میزاید
        در مراسمِ ختم باشد به تکاپو،
        یا که در، موسمِ اعیاد زنند
         
        اینهمه فکرِ به هم ریخته باعث شده است ،
        که آنها دیگر
        خط تولیدِ دگر
        یعنی :
        تولیدِ صیاد زنند
        صید یعنی کشتن
        صیدِ آزادی ها
        چه ماهی ، چه پرنده
        حتی
        مقتدای همه آزادی ها
        این چه افتخاریست که مدال ،
        برسینه ی صیاد زنند ؟
         
        می توانستند ، چون می‌دوزد ،
        جامه به تن های ، بدونِ آبرو
        مدال برسینه ی خیاط زنند
         
        ولی آن مدال ، برآن سینه ،
        آویخته نشد
        بجایش آن فخر را ،
        برسینه ی جلاد زدند
        جلاد ، مات شده بود به سینه اش
        او ندانست هیچگاه که چرا ،
        مناقبِ نداشته اش را یکریز،
        فریاد زدند
         
        بهمن بیدقی 99/11/25
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۲۳
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۳۷
        باسلام عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از مهرتان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۱:۴۸
        سلام وعرض ادب
        هزاران
        درود برشما
        زیباوبامعنی سرودی بود
        استادگرامی
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۵۵
        باسلام عرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر مهرتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۱۷
        سلام جناب بیدقی
        سربلند و پیروز باشید خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۲:۵۶
        باسلام و عرض ادب بزرگوار
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۴:۵۲
        سلام
        صد درود برشما شاعر عزیزم جناب آقای بیدقی

        بسیار بسیار عالی بود

        احسنت
        سبز باشید
        سبز بمانید


        🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۳۸
        باسلام عرض ارادت آقای کیمیائی بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر مهرتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        مجتبی شهنی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۲۰
        درود جناب بیدقی
        زیبا سرودید
        پیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۳۹
        باسلام عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر مهرتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۴۹
        سلام و درود فراوان بر استاد بزرگوار جناب بیدقی
        بسیار
        عالی
        بود خندانک
        مجتبی شهنی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۹:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۲۱:۲۷
        باسلام عرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از نظر پر مهرتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۲۲:۴۴
        درود جناب بیدقی
        قلمتان نویسا
        پیوسته به مهر بنگارید
        🌷🌵🌺🍃🌺🍃🌺🍃
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۰۳
        باسلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        سید محمد میرمحمدی جواد
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۵۱
        سلام و ادب
        بهره بردیم . البته نه مثل همیشه.
        ما را بد عادت کرده اید!!!
        خندانک خندانک خندانک
        محمدکریمی (پویا)
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۲۳:۵۴
        درودرفیق شاعرم خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6