سوگند به خلقم،که منم عاشقم،شک نکن بر من شیدا
من که پروانه ام،مست ودیوانه ام،توبرایم شدی تمام دنیا
ای همه خواهشم،تویی آرامشم ،جان من میکندتو راتمنا
طره موی تو،خم گیسوی تو،میزند شعله برخانه دلها
ناله ها میکنم،ازغم دوریت،همه شب،چون نی هفت بند
چه شود گرکنی،تومرا یک نظر،مانده است بردلم حسرت لبخند
من دیوانه را،که روی هرکجا،در پی ات میکشی،خانه به خانه
آه که شمعی مرا،تودراین سرسرا،میزنی آتشم،چه دلبرانه
ماه کجایی که روز،تیره شد همچو شب،که مرا ازشب تیره رهانی
پرده نشین تابه کی،روی پنهان کنی،که مرانیست دگر تاب وتوانی
کاش فقط لحظه ای،توببینی مرا،تاکه راحت رود روح زجانم
جان وتنم مال توست،کنج زندان توست،توبه یک اشاره،ازبند برهانم
دامن پرچین تو،رسم وآیین تو،کرده مرا تاابد مرید راهت
گربکشی تومرا،نیست باکی مرا،میکشم تا ابد جور گناهت
هستی ام دست تو،شده ام مست تو،خواندم از وصف تو،سوخت زبانم
شعر به پایان رسید،برلبم جان رسید،حرف دل را به گوشت برسانم
بسیار زیبا و دلنشین بود
موفق باشید