سه شنبه ۴ دی
درد... شعری از سارا (س.سکوت)
از دفتر از جنس فریاد نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۵۱ شماره ثبت ۹۵۵۸۱
بازدید : ۵۵۳ | نظرات : ۷۵
|
آخرین اشعار ناب سارا (س.سکوت)
|
من درد را،دیدم
آنجاکنارتنهایی
درامتدادمسیر
تیغ تیزآفتاب
پای ورم کرده از تاول
خشکی لبهای بی روح
پُرِازآرزوهای پُرحسرت
به چشمان کودکی که!
بی فروغ سو می زد
من درد را دیدم
که پنجه می کشید
بردیوارِشیشه ای قلبی!
کوچک اما بزرگ
نگاه لابه پی تکه ی نانی
پشت شیشه ی غروربعضی ها
انگشت می کوبد
من درد را دیدم
له می کرد.....
زیرقدمهای نامیمون
آشیانه ی* قلبی*
ازجنسِ ظریف کهنسالی
شرم دستانی به اجبار
گدایی می کرد
من درد را دیدم
درگلاویزی اشک
بغض بستوه چشمانی
تلخ.....
زیرچکمه های زور
بیداریِ خفته!
درزیر نقابها
من درد را دیدم*******
سارا رحیمی:پ۲۴بهمن ۱۳۹۹
*نیستی*
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.