درگیر شده جهان به ناکامی ها
درگیر تزار ها و بدنامی ها
ویروس جدایی از جنون جوشیده
جوشیده زروح و جان ما خامی ها
هر سو گل تازه ای به خاک افتاده
در خاک زمین بذر هلاک افتاده
انگار بهانه دست هستی دادیم
با تیشه به جان مست و پاک افتاده
بی رحم شدیم و مشق شیطان کردیم
مسحور شدیم و ترک ایمان کردیم
افسار به دست نفس خاکی دادیم
از شوق جهان پشت به یزدان کردیم
امروز به مرگ لاله ها میخندیم
ادم شده ایم و بی حیا میخندیم
در پشت نقابهای انسانیمان
حتی به محبت خدا میخندیم
هر بار جهش به سوی پستی داریم
محکوم به این قصه ی پرتکراریم
هر روز به صورتی عزادار غمیم
هر لحظه به خاک غنچه ای بسپاریم
ما مدعیان رسم انسان بودیم
بیراه زدیم و درد را پیمودیم
حیف است که ناممان نهند ادمیان
ای کاش کمی شبیه حیوان بودیم
شعله
سلام و درود خدمت استادان عزیز
احساس میکنم در این یک سالی که از ورود نامبارک ویروس کرونا به کشورمان گذشته درسهای زیادی گرفتیم اینکه شعار معیار مناسبی نبود برای انسانیت و اینکه حرف زدن دردی را دوا نکرد اینکه عالم بی عمل چو زنبوری است بی عسل فقط یک ضرب المثل نبود حدود یکماه دیگر سال 99 تمام میشود سالی که خیلی هایمان عزادار شدیم خیلی اتفاقات تلخ را تجربه کردیم و شاید گوشه ای اتفاقات خوب هم افتاد البته مثل یک پیام بازرگانی خیلی کوتاه شاید لبخند بر لبانمان نشست. امیدوارم این ویروس ملعون دست از سر مردم جهان بردارد نمیگویم ایران نمیگویم چون فهمیدیم هر جای دنیا به غمی مبتلا شود ما نیز درگیریم امیدوارم دعا کنید برای انسانیت و برای همه ی مردم و امیدوارم با دستهای پر محبتتان دوستی هدیه دهید.
و باز هم میگویم تنها خودمانیم که باید به داد هم برسیم
با ارزوی سلامتی و تندرستی برای شما و همه عزیزانتان
شعله
بسیار زیبا و آموزنده بود
مبین مشکلات جامعه
موفق باشید