سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
سلام جناب مازیار
شعر زیبایی بود
آفرین آهنگین ودلنشین وخیال انگیزو
دارای چندتاتصویرخیلی زیبا
مثنوی غزل گونه ای بود که حال وهوای عارفانه ای هم داشت
زیبا شروعش کرده بودی ودوبیت اولش هم بسیارخیال انگیزترودارای تصویر قشنگی بود
درواقع
کم کم داری رو می کنی هنرتو درکلاسیک واین نشان ازتوانمندی ات درنوشتنه وبه جرات می تونم بگم اگرکه کلاسیک راادامه بدی باوجود استعداد وعلاقه ومطالعاتی که داری در غزل وشعرکلاسیک هم حرفی برای گفتن خواهی داشت در آینده ی نزدیک . آرزو می کنم روزبه روز دراین عرصه هم موفق ترباشی
فقط به نظرم دراین مصراع:
زیر خاشاکی جگر را طعمه ی سوهان کنم
به نظرم ازنظرمعنایی ضعیفه
چگررا طعمه ی سوهان کردن مشکلی نداره اما چرازیرخاشاک من بااینجاش کمی مشکل دارم البته شایدم برداشتم درست نباشه ومعنیشو خوب نفهمیدم...
می تونیستید بگید
میروم تا عاشقی را گوشه ای پنهان کنم
این دل دیوانه را هم طعمه ی سوهان کنم
یا اینکه بگید
می روم تاعاشقی را گوشه ای پنهان کنم
این جگرراباردیگرطعمه ی سوهان کنم
البته این نظرمن بود شمامختارید قبول کنید یاهم که نه
ادامه بدید همینجوری کلاسیک رو غزل زیاد بخونید مطمانا بهتروبهترخواهدشد اشعارتون چون اگر چه تجربه تون درکلاسیک کمه ولی مشخصه که توانش رودارید
بازم ببخشید جسارتم رو برادرخوبم