سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        اهل تهرانم(طنز)

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۹ ۰۸:۲۳ شماره ثبت ۹۴۱۸۳
          بازدید : ۲۳۳   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        اهل تهرانم (طنز)
        بد نیست، کمی جدی نباشیم و، بخندیم به ریشِ روزگار
        1
        2
        3
        اهل تهرانم
        روزگارم خوب
        حک میکنم نقش هایی زیبا
        بر تخته و چوب
        هک میکنند یکریز مرا
        اشتباه گرفته اند مرا ، با لپ تاپ
        احترامم انگار، زیادتر نیست ،
        از یه تکه چوب
         
        درمحله ی ما که دگر رودی نیست
        هروقت که دلم میگیرد
        چشم می اندازم ، به آبِ جوب
        از دیدن آن دلم به هم میریزد
        دلم بیشتر ز قبل میگیرد
        با دیدن آنهمه ، موشهای کثیف
        درمیان آن چند قطره آبِ جاری ، در داخل جوب
        یه جورایی همه باهم ، کنار می آئیم
        گاه ، کار به تعارف میکشد می ایستم ، موشی بگذرد
        گاه ، او می ایستد تا من بگذرم ، ازکنار و، لبِ جوب
         
        ضربان قلب من
        درمیانِ اینهمه دود و سرب ، اینهمه آلودگی
        بیشتر میزند ، نسبت به ، آنهمه جاهای خوب
        گاهی ماکزیمم شود ، طنین آن
        اینهمه تالاپ تولوپ
        همیشه ترس من اینست که قلبم شوت گردد ،
        ازمیان سینه ام ، همچون توپ
         
        درمیان اینهمه اداره ای که گذرم ،
        گاهی به آنها افتاد
        دیدم پاس میدهند یه ریز مرا به هم ، همچون توپ
         
        فکرمیکنم که ، ذره ای حلال حرام
        سرشان نمیشود که اینچنین
        چشمشان را بسته اند ، به دنیای دگر
        همان دنیای خوب
        چشم بسته اند به ،
        نگاهِ زیبای خدا
        منهم همچنان ،
        شبیهِ یه گِرده توپ
         
        تازه در برخورد با اداره ها فهمیدم
        که یقین ، انسان نیستم
        آنها بدمینتون و فوتبالند منهم ، یک توپ
        یه توپِ پلاستیکی ، چیزی کمتر ازچوب
         
        اول گوشم ، چیزِ دیگر می شنید
        فکر میکردم ، به من می گویند : برادرجون
        گوش تیز کردم
        فهمیدم به من میگویند : برو فردا بیا  براده چوب
        فردایی که همچنان ، فردا بسی میمانَد
        حرف مرد یکی ست را یاد گرفته اند ،
        ولی آن مرام مردانه را ، نه
        کاش ، باغیرتی پیدا میشد
        ازصحنه ی این اداره های فَشَل اوت شان میکرد
        همچون یک توپ
         
        دل من ازاینهمه ، میشود آشوب
        البته نه آشوبِ آشوب مثالِ انقلابی درونی
        یک مینی آشوب
         
        نمیدانم درشهرِ عزیزم چرا ، همه پسرفت میکنند ؟
        همان خانومی که یک روز و روزگاری ، او ماکسی بود
        حالا تبدیل شده به یک مینی ژوپ
         
        بعد ازیک عمر خدمت  
        بازنشسته شده ام ، یکریز درونِ خانه ،
        مفتخر به خدمتهایی دیگر،
        مهمترینِ آنهم ، رُفت و روب
         
        درمیان اینهمه گرانی و دزدی ها
        جرأتِ گفتار درهیچکس نیست ،
        جزهمان که سرنخواهد به تنش
        اگر بیست وسی بپرسد نظرت چیست ،
        ز دولتِ کریمه
        مطمئن باش ، میگویم خوب
         
        مگر ازجان خودم سیر شدم ؟
        شنونده باید عاقل باشد
        میگویم ، همه چیز، خوبِ خوب
        همانگونه که رسانه ها یکریز، سخن می گویند
        آنها هم طریقِ من را ، میروند انگاری
        شنونده و ...
        عقل و ...
        معنای خوب
         
        اگر اینگونه نگوئیم چه گوئیم
        وگرنه
        همانگونه که یه مُشت ، نقشه و طرح
        حک میکنم بر چوب
        حک میکنند نامِ جوانمرگ شده ام را
        بهرعبرت ،
        برای سایرین ،
        بر مُشتی چوب
         
        بهمن بیدقی 99/10/15
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۱۳
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
        دستمریزاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۲۳
        باسلام وعرض احترام فراوان استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف و محبتتان که همیشگی ست
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۳۲
        درود فراوان ادیب فرزانه جناب بیدقی عزیز وگرانقدر
        بسیار زیبا متفاوت وپر محتوا
        قلمتان مانا
        کامیاب وتندرست
        در پناه حق
        ایام بکام 🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۵۷
        باسلام وعرض احترام فراوان استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف و محبتتان که همیشگی ست
        شاد باشید
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴
        سلام جناب
        بیدقی
        شعر زیبایی است
        شما آزاد سروده اید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۲۸
        باسلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس از لطفتون
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۱۰
        سلام شاعرواستادبزرگوار
        قلمتون سبز
        به مهارتی شاعرانتان
        هزاران درودباد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۱۶:۵۷
        باسلام وعرض احترام فراوان استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطف و محبتتان که همیشگی ست
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        سیدحسن خزایی
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۴۱
        سلام ودرود جناب بیدقی:
        سروده‌ات زیبا ولی کمی طووولانی،
        گاهی از نوع زیادش طنز لازم میشویم.
        سپاس از وقتی که صرف سرودنش کردید خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۵۲
        با سلام و عرض ادب شاعر گرامی
        ممنونم از نظر لطف شما
        من معمولاً نوشته هایم طولانیست ، چون موضوعی که شروع میکنم میخواهم درحد امکان کاملترش کنم .
        درهرحال ممنون از اینکه وقت گذاشتید و خواندید .
        ارسال پاسخ
        حسین رضایی
        چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۵۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۵۲
        باسلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس از لطفتون
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ ۰۱:۰۳
        درررود
        بسیار
        زیبا
        و
        عاااااااالی


        *_꧂🌸☘️჻*
        🌸 🌿 *꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸_____*
        ☘️჻🌸🌿
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ ۰۱:۱۸
        باسلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس از لطف ومحبت بیکرانتان
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2