چهارشنبه ۷ آذر
من گریبان تو میگیرم شعری از محمد جواد عطاالهی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۶ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۲۷ شماره ثبت ۹۳۸۲۷
بازدید : ۳۱۶ | نظرات : ۲۰
|
دفاتر شعر محمد جواد عطاالهی
آخرین اشعار ناب محمد جواد عطاالهی
|
دل به دندان تو میگیرم لب ز خندان تو میگیرم
هر زمان معرکه بر پا شد من گریبان تو میگیرم
هرچه کار دگرت باشد فکر دیگر به سرت باشد
آه جانا خبرت باشد عاقبت جان تو میگیرم
تا که یار دل من عشق است تک سوار دل من عشق است
از سپاه تو دو صد لشکر جان به قربان تو میگیرم
خواهم از ظلم نگاهت داد داده ایی قلب مرا بر باد
تا دلت را بزند جلاد حکم سلطان تو میگیرم
چون به میدان و تو را کسب است ما دوانیم و تو را اسب است
میدوم بلکه کنی بس پس گوی چوگان تو میگیرم
سحر و جادو و هنر داری بس که در عشوه اثر داری
تف بر این دل که تو برداری من ز دستان تو میگیرم
آژان و ارتش قزاقی من و این تیزی و الباقی
دَبه را پر بکند ساقی کل تهران تو میگیرم
.
آتش و آب و گلم با توست مجمع عقل و دلم با توست
هر زمان معرکه بر پا شد من جنون و جدلم با توست
هرکه را هرکه که می خواهد ، من گریبان تو میگیرم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود
موفق باشید