شنبه ۳ آذر
جامانده شعری از حبیب رضایی رازلیقی
از دفتر یاس نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۳۶ شماره ثبت ۹۳۲۱۳
بازدید : ۳۲۱ | نظرات : ۱۲
|
دفاتر شعر حبیب رضایی رازلیقی
آخرین اشعار ناب حبیب رضایی رازلیقی
|
" جا مانده "
شب تا به سحر بر در میخانه نشستم
بی اذن ورودی که ازآن دل نگسستم
.
یاران همه سر مست از این باده گساری
دیدم رخِ معشوقه ی پیمانه بدستم
.
گفتم که پشیمانم و ساقی کرمی کن
نادم شده ام حُرمتِ این خانه شکستم
.
بیگانه مپندار مرا صاحبِ خانه
بُبریده ام از زهد و ریا دل به تو بستم
.
عمریست به میخانه به کنجی بنشینم
خواهان میِ سرخ در این میکده هستم
.
نزدیکترین، از همه کس بوده "حبیبم"
غافل شده از یار، دلِ باده پرستم
.
شعر : حبیب رضائی رازلیقی
.
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام استاد بزرگوارم جناب استکی ممنونم از بنده نوازی شما به دیده مهر مینگرید پاینده باشید | |
|
سلام و عرض ادب بزرگوار خواهرم بانو آهنگران ممنونم از حضور با ارزش شما پاینده باشید | |
|
سلام و درود برادر گرامی جناب خواجه وند سپاس از حضور با ارزشتان | |
|
سلام و درود خدمت استاد انصاری حضورتان با ارزش است ازتاییدتان ممنونم | |
|
سلامو درود بزرگوار ممنونم از حضور و تایید ارزشمند | |
|
سلام و عرض ادب خدمت شما بزرگوار بانو امر یاس ممنونم از حضور ثمین و ارزشمندتان پاینده باشید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و عارفانه بود
دستمریزاد