سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        چال گونه ات

        شعری از

        محمد شمس باروق

        از دفتر مهتاب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۹ ۰۱:۴۵ شماره ثبت ۹۳۰۰۲
          بازدید : ۸۸۵   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        این آخرین تیر هم بزن رفتن صدایم می کند
        از قلب تو  بر قلب من  تیری رهایم می کند
        شلیک کن این تیر را، آن قصه را آتش بزن
        از ماشه تا کاغذ بکش آتش جدایم می کند
        وقتی که می سوزد تنم در زیر باران غمت
        فرقی ندارد زندگی با مرگ فنایم می کند
        کاهی ترین کاغذ منم در زیر شلاق قلم
        بنویس مشقی بر تنم دفتر دعایم می کند
        فندک به لبهایم بزن تا ریشه می سوزد تنم
        وقتی که گفتی می روم  آتش جلایم می کند
        یک عمر از من رفته ای عمری بی خود مانده ام
        این بار با من بمان، از من  جدایم می کند
        ایستاده در باران منم  در کوچه درمانده منم
        من تیر بارانم هنوز  باران عطایم  می کند
        در زیر باران خیسم مکن رگبار مردن بر سرم
        انگار تن خیسم هنوز با دست قبایم می کند
        ایستاده بر چوبه دار حلقه بر سر خود می کنم
        آماده رفتن منم  تن ز سر جدایم می کند
        ای وای من، ای وای من امان از لیلی ام
        چشمان نرگس گونه ات دردی دوایم می کند
        در گوشه ای بنشَسته ام در سایه می خوانم تورا
        مجنونم به چال گونه ات، لیلی فدایم می کند
        لبخند می آید به لب، یاد غزل هایم به خیر
        ساقی در شعرم بمان مستان شیدایم می کند
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۲۱
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        دستمریزاد خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۲۵
        سلام وعرض ادب
        هزاران
        درود برشما
        زیباوبامعنی سرودی بود
        استادگرامی
        خندانک خندانک خندانک
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۱۶ آذر ۱۳۹۹ ۲۰:۵۰
        سلام جناب شمس باروق شما بسیار توانمند سروده ایددورودها بر شما
        کاهی ترین کاغذ منمدر زیر شلاق قلم
        باز هم دورود بر شما
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۸
        درود دوست خوبم
        زيبا بود افرين احسنت
        قلمت سبز
        بهروز ابراهیمیان
        سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۹ ۰۳:۱۶
        درودشاعربزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک خندانک
        سیدحسن خزایی
        چهارشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۹ ۲۰:۳۹
        سلام جناب باروق: غزل زیبایی سروده اید ولی هرچه به انتها میرسیم از زیبایی آن کم میشود.ودربعضی ابیات بطور محسوس از وزن خارج شده اید. امیدوارم از نقد حقیر آزرده خاطر نشوید. آرزوی موفقیت و قلمی سبز برای شما برادر گرامی
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7