تفسیر خواب

درود جناب شفیعی ارجمند

مثل همیشه زیبا
و با شیوه‌ی بیان خاص خودتان سرودید.


الهی همیشه حال دلتون خوب باشه و تنتون سالم

برقرار باشید در پناه لطف یزدان پاک

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و دلنشین بود
از خوانش آن کیفور شدم
موفق و پیروز باشید

سلام برشما استادعزیز
بسیارزیبابود

درود استاد
چقدر ساده و ارام بخش
وتصویر اخر و قرمز پاییز ملموس هست

سلام و احترام‌

چارپاره ی قشنگی ست باواژه گزینی بیدارذهن از فضای خواب
مرایاد یونگ می اندازد ارزشمند و تفکربرانگیز است .
شاید هم جهان خوابی ست و عقربه ها یاهمان زمان در نظمی سرگردان به دَوَران نمیدانم


ولی استاد کلاً با بکارگیریِ کلمه ی (عُق) بویژه درین چارپاره موافق نیستم.

سلامت باشید و دور از غم

درود
بسیار عالی سرودید

درود بر شما🌺
پاینده باشید 🌺

درودها برشما استاد گرانقدر م

بسیار زیبا بود

پراز تعابیر و مفاهیم برک و زیبا لذت بردم

قلمتون نویسا
حال دلتون همیشه خوش عزیز گرامی

و خاص و خاص و خاص
اولین واژه ی شعر مثل تفنگی روی شقیقه ادم را مجبور میکند به ادامه شعر کشان کشان تا اخرین واژه مصراع و رها که میکند چنان گرفتار و مبهوتی که بیدرنگ زل میزنی کز میکنی جیغ میزنی بغض میکنی و از خستگی به خواب میروی
و دلم هزار راه میرود کاش این زردی پاییز تمام شود برود و تو بمانی
همین

درود استاد گرامی
آنقدر این شعر به دلم نشست که پس از بارها خواندن
هنوز هم در صدد تکرار آنم
دستتان به قلم توانا و روزگارتان به خوشی مانا

کِز میکنم یک گوشه از ساعت
هر لحظه ام را عُق زده انگار.‌
با کوکهای ناخوشِ زنگی
چشمانِ خوابم، میشود بیدار.

امروز چقدر شعرای خوب و قوی خوندم توی سایت
شعرِ دلنشینی بود که هر خواننده ای مطمعنن از خوانش آن لذت میبره
قلمتان نویسا به مهرو عشق و شعر

سلام بر جناب شفیعی بزرگوار
چهارپاره‌ای بسیار زیبا مهمانتان بودم.
چقدر زبان شعر شما نو و امروزی است.
مانا و برقرار باشید

سلام استاد گرانقدر
بسیار زیبابود
دستمریزاد
تندرست وشاد باشید بزرگوار

این اولین شعری است که من از شما می خوانم
خیلی زیبا و دلنشین بود. لذت بردم
درود بیکران بر استاد شفیعی ارجمند

سلام و احترام محضر استاد گرانقدرم جناب شفیعی عزیز

خیلی خوشحالم از زیارتتان
و خرسندم که بعد مدت ها توفیق خوانش اشعار نابتان را پیدا کردم

لذت بردم از اشعار قشنگتان

عالی سرودید

دستمریزاد

زنده باشید به مهر

با درود
اول چندبار چراغ خاموش آمدم شعرتان را خواندم تا حالا که چراغ روشن خدمت رسیدم.
وقتی شما این‌گونه شعر از حال ما می‌سرایید دیگر مجالی برای نوشتن ما نمی‌ماند و به این نکته می‌رسیم که حال‌ها چقدر شبیه‌اند در این روزگار.
اما از همه جالب‌تر برایم نجاتی است که در حال شاعر موج می‌زند و بی‌ادعا اما پر از حرف‌ها و فکرها و درودتان باد.

سلام
علی عزیزم
حالت چطوره رفیق خوبم
ایشالله که سالمی
اینها همه بهانه ایست تا شما دوستان برام بنویسید .وگرنه تا شعر فاصله دارد و ما نه حوصله .

سلام....

شعری غنی با حال و هوایی دل انگیز و ابیاتی که با شوق تا انتها می کشاند چشم و دل خواننده را ... واژه هایی که به سلیقه ی قلم شما در صحنه ی ذهن چیده میشوند همیشه نتیجه ای بکر و حادثه ای ماندگار خواهد شد که بس شیرین و زیباست

خوش حالم که باز از قلم توانمند و آگاهانه و بااحساس شما خواندم

بسیار عالی
دستمریزاد و درودها بر تو شاهرخ شعرناب
حال دلم یه طور عجیبی شد با خواندن شعر قشنگت
مثل حال و هوای شور و حال جوونی
دمت گرم دوست عزیز

قلم توانایتان را سپاس
استاد شاهرخ عزیز ...
درود بر شما -----------------

به این میگن شعر...

درودها بر شما
عااااااالی عااااااااالی بود
با لذت از ابتدا تا انتها خواندم

درود شاعر گرامی
خیلی زیبا بود
مانا باشید در یادها 🌹 🌹

درود شاهرخ خان گرامی

می لنگد این خمیازه ام امشب
امشب نیا درخواب من،دیر است
انگار در تفسیر این رویام
یک بغض با یک خنده درگیر است.

مرحبا زیباست

سلام
این شعر جای بحث زیاد دارد ، و به گمانم باید به یکنفر بگویم که یه سیلی بزنه تو گوشم که چرا هشتاد درصد از حجم کامنتها را در دو روز اخیر به باد هوا دادم تا اینچنین آثاری مغفول بمانند ..
امید که فردا به این سروده برگردم

درود بر شما استاد گرامی

درود بر شفیعی گرامی بسیار زیبا بود

درود و عرض ادب خدمت دوست نازنینم جناب شفیعی عزیز
ببخشید اگر دیر آمدم.
ارادتمندم.
روراست عرض کنم نه اینکه نباشم یا کلاس بگزارم و بگویم که مجالم نیست.
مگر می‌شود با وجود همه‌ی گرفتاریها به شعر ناب سر نزد؟! آنهم با وجود دوستانی زلال چون شما.
مثل قبل اکثر آثار دوستان را میخوانم اما خیلی دماغ نوشتن ندارم.
امیدوارم از این تقصیر بگذرید.
و اما در باب "تفسیر خواب" باید عرض کنم که مثل همه آثار شما مزین است به امضای خاص خودتان.
بدون مبالغه عرض میکنم حتی اگر مشخصات فردی شما نبود می‌فهمیدم که این قلم، قلم "مجتبی شفیعی. شاهرخ" است و برای آنکه برادری‌ام را ثابت کنم عرض می‌کنم که علاوه بر مضمون و محتوای اثر و حتی لحنِ آشنایِ اثر، هنوز عادتِ بکارگیریِ هجاهای کوتاهِ اضافه در بعضی مصاریع را حفظ کرده‌اید؛
-"اینجا هنو(ز) هم کوچه تاریک است"
-"پشت در اس(ت) قلبم کنار قاب"
با توجه به عنوان اثر (تفسیر خواب) برداشت من این است که "مجتبی شفیعی" گرامی بیشتر به ماهیت "خواب" پرداخته‌اند نه به تعبیر یک خواب. لذا سعی میکنم خیلی کوتاه و تیتروار موضوع را برای دوستان باز کنم.
در این اثر و البته به زعم بنده؛ خواب نه از نظر مفهومِ واژه بلکه بعنوان یک پدیده که بخشی از زندگی شبانه‌روزیِ شاعر را در بر می‌گیرد، تفسیر می‌شود.
- تصاویر معنا گرایی مثل: زل زدن به دیوار، تاریکیِ مداومِ کوچه
- تصاویری فانتزی مثل؛ کز کردن کنج ساعت
- نیز تصاویر طنزی چون هل دادن شاعر توسط تختخواب،
را می‌توان نشاَت گرفته از افکارِ شبانه‌یِ صاحب اثر دانست که وی مجموعِ این تصاویر و تعابیرِ آغشته به تشویش و هذیان را تفسیر خواب خود میداند.

با احترام ۸

جناب شفعیبسیار زیبا سروده ائد دست مریضا

درودتان گرامی
بسیار خواندنی بود ..
جنبه های روانشناختی گسترده ای در شعر است که میتوان به آن پرداخت ،
در خصوص واژه \"عق\" ، به نظرم نقش نشانه شناسی خاص خود را داشت و با توجه به زبان شعری ، واژه ی مناسبی بود ..
اساسا با کاربرد کلمات خارج از اشل موافق نیستم ولی خودم در چند شعر این واژه را مورد استفاده قرار دادم ،چرا که در نگاهم retching ،تنها یک اصطلاح پزشکیست ! ..
به هر ترتیب مستفیض شدم از قلم ارجمندتان

چهارپاره زیبا وموزونی بود که زیباییش حس تلخ درون شعرت را ازیاد میبرد

بسیار زیبا

درود
بسیار
عالی

شعرتون تازه گی به روح میبخشد
درودبرشما
برقرارباشید🌷

ما بین این آیینه ها گُنگم
من اخرین تصویرِ این رویام
من واپسینِ جیغِ این غار،اَم
من نفرتی، هم قدِ این دنیام

سلام و درود بی نهایت به شما 🦋🌹

چهار پاره ی زیبایی بود

لذت بردم از خواندن آن

شاعرانگی هایتان مستدام 🌹🦋

سلام استاد
عالی بود
دستمریزاد


ما بین این آیینه ها گُنگم
من اخرین تصویرِ این رویام
من واپسینِ جیغِ این غار،اَم
من نفرتی، هم قدِ این دنیام
.....
کاری نداری؟، میروم ،زیبا!
پشتِ دَر است قلبم، کنارِ قاب
یک نذر ،در سجاده مان قایم
صد نقشه در رویایمان ،بر اب

درود جناب شفیعی ارجمند
بسیارزیباست

براتون رویای بیدار و ُرزهای رونده ی بسیار
آرزومندم ، قلمتان ماندگار