سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 9 دی 1403
    29 جمادى الثانية 1446
      Sunday 29 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۹ دی

        بیتابیِ آرشه

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۹ ۰۶:۲۵ شماره ثبت ۹۲۳۴۵
          بازدید : ۲۶۳   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        بیتابیِ آرشه
         
        آرشه بی تابانه ، به روی سیمهای ویولن
        می غلتید و،
        دامنی ، بر تنِ مه پیکری به زیبایی
        میرقصید و،
        سینه ها
        از لمسِ دست ها بر پیانو
        از شدت شعف
        گاه لبخند میزد و گاه ،
        می خندید
         
        گاهی گیتار می گفت که من هم هستم
        یکعالمه هنر
        قلمبه شده و چپیده در دستم
         
        چهره ی رقاص
        تابش نور و روشناییِ صبح را داشت
        ز مستی ، که بَرَش حادث شده بود
        کلِ ماجراهای نُقل پراکنیِ آنهمه نُتهای شیرین را،
        بخوبی و کامل ،
        می فهمید
         
        انگار که عطشی داشت به موسیقی
        انگار، گرسنه ی شادی بود
        انگار آنهمه آهنگ را با جان و روحش ،
        می بلعید
         
        دیگر خسته شده بود از
        زارزارهای  نیزارهای عزا
        مگر این عمر بی وفا ، چند روزست ؟
        که همه درعزا باشد و عزا
         
        به همه سیاهپوشان می گفت :
        آخر تا به کِی لولیده درمیان اینهمه دردید ؟
        آخر تا به کِی هنوز نمرده ،
        خود را با مرده می سنجید ؟
        آخر تا به کِی بی آرامش ،
        درمیانه ی اینهمه تهدید ؟
        آخر تا به کِی میان یکعالمه تردید ،
        می غلتید ؟
        آری میمیرید ، قطعاً ، بی شک ، بی‌ تردید
        ولی تا  زنده اید باید زندگانی کرد
        مگر نه اینکه باید نورهایی را ازاین دنیا ،
        برای تواناییِ زندگیِ ابدی درآن دنیا
        کسب می‌کردید ؟
        جز خاموشی که تاکنون هنوز،
        نوری کسب نکردید !
        اینگونه که خسرالدنیا والآخرتست عاقبتتان ،
        بی تردید !
         
        اگر نرقصید به سازِ خدا
        به عزاداریِ درمیانه ی جهنم ،
        استقبالِ بهشتی را در وَهم اید
         
        بهمن بیدقی 99/8/17
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۹:۴۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و آموزنده بود
        دستمریزاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۹:۴۴
        با سلام وعرض ادب بزرگوار
        تشکر میکنم از نظر پر مهرتان
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۵۶
        درود فراوان ادیب فاضل ووارسته جناب بیدقی ارجمند 🌷
        بسیار زیبا وپراحساس بتصویر کشیده اید🌷
        قلمتان مانا 🌷
        ایام یکام 🌷
        در پناه حق🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۵۳
        باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
        تشکر میکنم از لطفتان
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        صادق کیانی (صادق)
        چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۳۷

        اگر نرقصید به سازِ خدا

        به عزاداریِ درمیانه ی جهنم ،

        استقبالِ بهشتی را در وَهم اید

        درود بی‌کران خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۳۸
        درود شاعر گرامی
        عالی بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اگر نرقصید به سازِ خدا
        به عزاداریِ درمیانه ی جهنم ،
        استقبالِ بهشتی را در وَهم اید
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۵۵
        با سلام وعرض ادب و احترام بزرگوار
        تشکر میکنم از نظر پر مهرتان
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۲:۳۴
        گاهی گیتار می گفت که من هم هستم
        یکعالمه هنر
        قلمبه شده و چپیده در دستم


        درود بی نهایت به شما

        جناب بیدقی ارجمند

        زیبا بود و لذت بردم

        قلمتان ماندگار 🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۴۴
        با سلام وعرض ادب و احترام بزرگوار
        تشکر میکنم از نظر پر مهرتان
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1