سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 ارديبهشت 1403
    15 شوال 1445
      Tuesday 23 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۴ ارديبهشت

        دیوانه ی زنجیری

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۴۳ شماره ثبت ۹۱۹۵۸
          بازدید : ۲۸۴   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        دیوانه ی زنجیری
         
        دلم دیوانه گی اش ، ازحد گذشته
        مجبورشدم ، زنجیرش کنم
        در هُلُفدونی وسیاه چاله ای ز کهکشان
        مجبورشدم به زندانِ مخوفی، حبس اش کنم
         
        گرچه گناهی نداشت ! تا که به بهانه ی آن گناه ،
        محاکمه و بعد ، تعزیرش کنم
        فقط عاشق بود 
        ولی بجرمِ آنهمه دیوانه بازی
        در رؤیای آسمانها مجبور شدم ،
        تا که زعشق خدا ، قالب تهی نکرده !
        تا اطلاع ثانوی ، اسیرش کنم
         
        قهقهه هایش به من میگوید :
        با اینهمه آزارم ،
        نتوانسته ام او را ، حتی یک ریزه
        آزرده اش کنم
        انگار، دوست دارد زودتر پربکشد بسوی خدا
        این را با تک تک اعمالش ، حس میکنم
         
        میخواهد مرا تحریک کند به مرگِ خویشتن
        تا راحت و آسوده ،
        بسوی خدا ، پَر بکشد
        خوی اش ، درمن هم اثر کرده
        راستش کل وجودم هوایی شده ،
        تا که مثلِ او، به نمازی هم که شده ،
        پَر بکشد
        به مجموعه ی رنجی هوایی شده ،
        تا که مثلِ او ، به روزه ای هم که شده ،
        ریاضتی بکشد
        به ریاضتی هوایی شده ،
        ازخود قبل از روزجزا ، حساب بکشد
        چیزی نمانده که علاوه بر دل ،
        جسم و روحم را ،
        به زنجیر بکشم
         
        انگار دیوانه گیِ دلم ، مُسری بود
        نعره میزنم : خدایا چه شیرینی !
        چه عزیزی !
        به زنجیرِه ی عشق ات ،
        مرا به زنجیر بکش ام !
        تا که دیگر ازآن رها نشوم
        تا که به ابد ،
        لذت برم از زُل زدنِ به تو و آنهمه جمالت
        بگونه ای که حتی ،
        در زمانِ پلک زدنها که تو را نمی بینم ،
        درد بکشم
         
        انگار، طاقتم بدجور طاق شده
        به جَلدی ،
        روحم چو طوقی شده
        نعره میکشم که خدااااا :
        " جز تو را نمیخواهم "
        وجودم بدجور به شعله ی عشقت ،
        سوزان شده
        بارالها !
        خواهشاً ،
        به زنجیرِ بکِش ام !
         
         
        اگر نبندی ام به زنجیرت ،
        میترسم که ببینی به آتشِ عشق ات
        وجودم شعله کشیده و چو دیوانه ای زنجیری
        درمسیرش شهاب وار،
        زمین و زمان را ،
        به آتش می کشد
        پس مرا ،
        برای ماندنِ زمین و زمان هم که شده
        به زنجیرهای عشقِ رؤیایی ات ،
        به زنجیرِ بکِش ام !
         
        بهمن بیدقی 99/3/14
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۵۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        دستمریزاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۴۵
        باسلام و عرض ادب و احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از محبت بیکرانتان
        زنده باشید.
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        شریف شریفیان
        شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۲۶
        سلام
        درود دوست ادیبم
        جناب بیدقی عزیز
        بسیار عالی و جذاب بود
        دست مریزاد
        سلامت باشید و سعادت مند خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۵۵
        باسلام و عرض ادب و احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از محبت بیکرانتان
        زنده باشید.
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۳۴
        درود فراوان ادیب فرزانه جناب بیدقی ارجمند ودوست گرانقدر 🌷
        بسیار زیبا ودل نشین وخواندنی سروده اید 🌷
        دستمریزاد 🌷
        در پناه حق 🌷
        روزگارتان سر شار از زیبایی 🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۱۱:۴۵
        باسلام و عرض ادب و احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از محبت بیکرانتان
        زنده باشید.
        درپناه خدا
        ارسال پاسخ
        غلامرضا مهدوی (مهدوی)
        يکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ ۲۱:۲۹
        درود
        خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ ۲۱:۴۰
        باسلام و عرض ادب بزرگوار
        سپاس
        ارسال پاسخ
        شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۶:۴۸
        درود شاعر گرامی
        عالی بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ۰۷:۰۱
        باسلام و عرض ادب و احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از نگاه سبز و محبت بیکرانتان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0