سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        سکوت

        شعری از

        محمد امیری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۹ ۱۰:۰۳ شماره ثبت ۹۱۳۵۲
          بازدید : ۳۷۵   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد امیری

        شهرمان غرق سکوت است و من از آن بیزار
        کوچه تب دارد و گریان و خیابان بیمار
        شب مهتاب و لب جوی و گلستان شعرند
        یک نفر نیست در این شهر پر از غم بیدار
        خون خورشید در این شهر چه بی مقدار است
        هر که نا اهل در این شهر چه دارد مقدار
         حال این شهر خراب است و کسی باکش نیست
        مرده اند مردم این شهر کسی نیست انگار
        گفته کم غصه بخور به شود این حال حزین
        گفتمش شب که دراز است وقلندر بیدار
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۳۸
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        مبین مشکلات جامعه خندانک
        محمد امیری
        محمد امیری
        پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۱۷
        سپاسگزار محبت جنابعالی هستم
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمید غرب
        چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۴۲
        زیبا و پر معنی

        در سکوتم راز پنهان سخنها خفته است
        این خموشی جوهر صدها کلام گفته است

        آن که با شیوا سکوتش حرف دل را گفته است
        بی سخن این دُرّ غلطان در کلامش سُفته است

        شاد و موفق باشید خندانک خندانک خندانک

        محمد امیری
        محمد امیری
        پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۱۷
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سینا خواجه زاده
        چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۹ ۲۱:۰۴
        یک نفر نیست در این شهر پر از غم بیدار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بسیار بر شما جناب امیری
        سروده ی بسیار زیبایی ست.
        محمد امیری
        محمد امیری
        پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۱۸
        سپاسگزارم جناب خواجه زاده
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آرمان پرناک
        چهارشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۹ ۲۱:۱۶
        درود و احسنت بر شما جناب امیری
        بسیار لذت بردم
        خندانک خندانک خندانک
        حال این شهر خراب است و کسی باکش نیست
        مرده اند مردم این شهر و کسی نیست انگار
        محمد امیری
        محمد امیری
        پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۱۹
        سپاسگزارم آرمان جان
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۲۲
        عطر همه‌ی خوبیهاست؛ عطر قلم‌ زیباتون

        درودها بر آقا محمد عزیز
        وقت به کام‌
        🌹🌹🌺🌺🌺
        محمد امیری
        محمد امیری
        دوشنبه ۵ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۴۱
        درود امید جان
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نسرین حسینی
        شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۹ ۰۵:۲۸

        خون خورشید در این شهر چه بی مقدار است
        هر که نا اهل در این شهر چه دارد مقدار

        زیبا بود درودها برشما خندانک
        محمد امیری
        محمد امیری
        چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۹ ۱۲:۲۶
        سپاسگزارم بانو حسینی خندانک
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        يکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۰:۳۴
        درود بر شما
        لایک شدید 🌷🌹
        محمد امیری
        محمد امیری
        چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۹ ۱۲:۲۶
        سپاس بانو خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        غلامرضا مهدوی (مهدوی)
        يکشنبه ۱۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۳۷
        درود بر شما
        جناب امیری
        زیبا سروده اید و موزون
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        محمد امیری
        محمد امیری
        چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۹ ۱۲:۲۷
        درود برجناب مهدوی
        سپاس خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فرانک برادران(فاخته)
        چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۳۰
        یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
        کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
        خندانک
        محمد امیری
        محمد امیری
        شنبه ۲۷ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۵۱
        درود بانو
        خدا کند که بیاید. خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تاراناصری راد (خاطره)
        چهارشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۰:۲۸
        یاد یکی از سروده هام افتادم***
        شهرمن شهره یخه شهر تنهایی باد
        شهری ارام ولی درسکوتش فریاد
        انکه افتاب شدو گرمیش بود سراب
        شهرمن رایخ کرد خانه اش ویران باد
        شهرمن رنگی نیست رنگ سرد رویاست
        رنگ بیرنگی شد تا بماند دریاد ***
        درودبرشما
        زیباسرودین
        دستمریزاد 🌷
        محمد امیری
        محمد امیری
        يکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۹ ۱۰:۴۸
        درودتارا بانو
        شعرتان هم زیبا بود
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        احسان کریمیان علی آبادی
        پنجشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۱:۰۴
        درود بیکران بر شما
        دستمریزاد
        سروده ای ناب از حقیقتی تلخ
        زنده باشید
        خندانک خندانک خندانک
        محمد امیری
        محمد امیری
        دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۵۳
        درود بر شما
        ممنونم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زلیخا رامیار،امید سحر
        دوشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۱ ۰۸:۴۹
        درود برشما خندانک
        زیبا سروده اید پاینده باشید خندانک
        محمد امیری
        محمد امیری
        شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ ۰۰:۲۹
        درود شاعر ارجمند
        سپاس
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7