شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
چرخیده نیروگاه های زندگی در باد
ایماژ بژ پوشیده ای در شعرهای من
عصیان عطرت در جهانی یائسه پیچید
حالا بمان در خانه ام ،ای طرفه پیراهن ..
اکتبرهای دربدر،موقوفه ی عشقند
جیغ زنی در ماسه های ساحل ماهو
بایاس جنگلهای بکر و نام مولانا
اغوای چشمان من و تفسیر گرم تو
مثل هیولا ،در زمان مسخ ابعادت
از دودمان فتنه انگیز عرب ،سرشار
مثل شمیسا ،از،شراب محض آکنده
حتما کبوتر با کبوتر ،بوسه با تکرار
رگ زایی زیبای اختاپوس تصویرت
دلسنجه های ترد بی انگار نارسیسیسم
این مردگیها ،مثل یک طاعون رویاییست
مثل دویدن تا چراغ سبز بوتولیسم
روزی کسی میخواست تا نقاشیت باشد
روزی زنی ... آن کورزاد پیر سفلیسی
وقتی برای هوش جمعی، گریه میکردیم
تا از خزان، کدهای آزادانه بنویسی
سیمای ما ،آوای ما،تا عق زدن بر خویش
دستان موسیقی من و ما را تکان میداد
گیتار برقی ،ذهن کودکهای ما را خورد
اتوپیای تازه ،تا انسان نشان میداد
امضای قرآن ، پای آدمهای معمولیست
در چهار فصل انعکاس خانه ای غمگین
از زاپ ممنوع الوقوع کاخ باکینگهام
از خودکشیهای مدام زادنی شیرین
آن لاله های لیبرال مانده در میدان
این لیلیان لولی آلوده ی فالانژ
بوی تحصن در حصار مرگ تدریجی
یخهای گنگ پرچمت در وقت پاتیناژ
وقتی حسن موهای خود را میتراشیدو
جغرافیای کار کودک ،پهن تر میشد
وقتی علی ها،سبزپوش و حاکمند اما
گوش سکوت از فقر بی اندازه کر میشد
اکسایشی، در حلقه ی موهای شبرنگم
ترکیب خون با کمپلکس آبی دریا
شهر اگوستین ،پشت امواج تماشاییست
با من بیا ،از مدخل مرموز این دنیا
حتی اگر بودن پشیزی هم نمی ارزد
حتی اگر توشیح ایمان ،واقعا جبریست
تا راهبان در مانیای زیستن محوند
در کشور ما، آسمانها دائما ابریست..
|