جمعه ۷ دی
|
آخرین اشعار ناب علی معصومی
|
نغمه هایی به دوران گذارم
◇◇◇
مهلتی ده که یک بار دیگر سر به کوی تو جانان گذارم
در پی ات ای نکو تر ز باران پا به کوه و بیابان گذارم
رسم و آیین من بوده ای تو ماه و پروین من بوده ای تو
می روم کز پی غمزه هایت صحّه بر دین و ایمان گذارم
سایه سار امیدی مرا باش رمز گفت و شنیدی مرا باش
مرهمی چاره ام کن که روی زخم دل از تو درمان گذارم
منّت خاروخس را چشیدم طعنه از باد و طوفان شنیدم
با امیدی که در اشتیاقت پا به فصل بهاران گذارم
یک سحر چاره ساز دلم باش بامداد خوش ساحلم باش
یاریم کن که دستی به دوش ماه و خورشید تابان گذارم
وارهم اندک اندک از این غم بگذرم کوچه کوچه ز ماتم
و این سر داده بر باد خود را زیر زلفی پریشان گذارم
آتشم شو که پروانه کردم دلبری کن که دیوانه گردم
وز سویدای این جان خسته نغمه هایی به دوران گذارم
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی ناب و زیبا بود
دستمریزاد