سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        شراب نگاهت

        شعری از

        امید کیانی (امید)

        از دفتر دلنوشته‌های امید نوع شعر دلنوشته

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۰۴ شماره ثبت ۸۸۸۵۳
          بازدید : ۵۳۸   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ‍ شراب نگاهت🥀
        شراب نگاهت چنان مستم میکند که خواستنی های دگر برایم پشیزی ارزش ندارد...
        می خواهی بدانی چرا !؟
        چون غروری را که در چشمانت چشم گیر است،
         فضیلتی است که دیگران را با اخمی سترگ پا بسته است و از این روست ک مستِ چشمانِ مستت هستم...
        اما دوری تو برایم عذابی دردناک است و چنان دلتنگت هستم که گویی سال هاست تو را ز دست داده ام...!
        در دفتر دل بنگری، خونین قلبم را سیه بینی چون سپیدی و سرخی صورتت را بر من دریغ داشته ای...!
         بدان گر نیایی در آغوش (آتش) عشق همچو شهریارها خواهم سوخت...
        #بداهه
        ✍#امید_کیانی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۴۴
        دلنوشته ای خواندم
        لذت بردم
        دستمریزا ادیب گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        امید کیانی (امید)
        امید کیانی (امید)
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۸

        با اهداء سلام و تحیات
        و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی
        لطفتان را سپاس🌺🌺🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        مرغ آمین
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۲۱
        درود شاعر گرامی
        خیلی خیلی زیباست چون به موضوع شراب پرداختین خندانک

        شراب نگاهت چنان مستم میکند که خواستنی های دگر برایم پشیزی ارزش ندارد...
        می خواهی بدانی چرا !؟

        عالی خندانک خندانک خندانک خندانک

        ولی شراب نگاه هیچ وقت از غرور نشأت نمیگیره اون میشه هوس
        از قلب میاد وارد چشم میشه بعدش فوران میکنه خندانک خندانک
        امید کیانی (امید)
        امید کیانی (امید)
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        درودهاا و سپاس هاا
        خدمت شما مهربانوی گرامی
        بسیار ممنون از نگاه و نقطه نظرتان
        🌺🌺🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۲۹
        خندانک خندانک زیبا بود درود بر شما خندانک خندانک
        لایک شد شعرتون👍🌹
        امید کیانی (امید)
        امید کیانی (امید)
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۴۰
        با درودی دگر بار بر هنرمند خوش قلم
        لطف تان را سپاس
        مچکرم 🌺🌺🌺🌺🌹🌹
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۴۹
        پر احساس و زیبا
        درود 🌹🌹🌹
        امید کیانی (امید)
        امید کیانی (امید)
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۴۳
        درودهاا بر شما بانوی مهربان
        عصرتون بخیر
        سپاسگزارم از اینکه منت نهادید و خواندید خط خطی های مرا
        🌹🌹🌹🌺🌺🌹
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        دوشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۱
        با اهداء سلام و تحیات
        و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرامی
        لطفتان را سپاس🌺🌺🌺🌺🌺

        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5