درود استاد
متن من مربوط به شخص شما نیست دارم کلی بیان میکنم
فکر میکنید چرا مقرب ترین فرشته سجده نکرد !؟
چون او در آدم چیزی را دید که هیچکس ندید حضرت آدم قابلیت جایگذاری بخش تاریک را در خودش داشت
ولی خدا روشنایی کامل بود
شیطان مرض نداره که میره سمت آدمها و جذبتون میشه بخشی از او در وجود آنهاست
من انسان نیستم من یک پریوشم بخاطر همین همه چیز رو واضح میبینم من هیچ وقت نخواستم پریوش باشم
هیچ وقت نخواستم خدا منو اینجوری خلق کنه بله آدمها گناهکارترند مهربان میشوند چون قلبشان نشکسته است ولی وقتی قلبشون بشکنه از هر شیطانی هم شیطان تر میشوند این مرز بین فرشته و شیطانه یا میتونند فرشته باشند یا شیطان ولی آدمها هم شیطانند و هم فرشته !
(وَاللهُ يَعلَمُ وَأنتُمْ لا تَعلَمُونَ)
خدا چیزی می داند که شما نمی دانید
۲۱۶بقره
من پریوش های زیادی رو میشناسم فقط منصور حلاج نیست ، مولانا ، حافظ ، سعدی ، شیخ بهایی ، شمس تبریزی ، وحشی بافقی ، شیخ شهاب الدین سهروردی و .....
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
سر تسلیم من و خشت در میکدهها
مدعی گر نکند فهم سخن گو سر و خشت
ناامیدم مکن از سابقه لطف ازل
تو پس پرده چه دانی که که خوب است و که زشت
نه من از پرده تقوا به درافتادم و بس
پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
حافظا روز اجل گر به کف آری جامی
یک سر از کوی خرابات برندت به بهشت
#حضرت_حافظ
من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش
( من اگر فرشته یا شیطانم شما برید خودتون رو باشید)
چون اجازه نقد داده اید با احترام عارضم که سروده تان اشکال وزنی ندارد
و لی اشکال در قافیه دارد
چون اگر قافیه حرف الحاقی داشت باید به جز حروف الحاقی اقلا یک حرف دیگر هم مشابه باشد ( حروف الحاقی یعنی حرفی که جزو کلمه نیستند و لی به آن وصل شده اند مثل تمام ضمایر متصل) پس طبق این گفتار کلمات
( سهمم و کارم ) قافیه نیستند چون (م) ضمیر متصل است و جزو حرف الحاقی در قدیم به اولین حرف الحاقی بعد ازکلمه (وصل) میگفتند حالا شما اگر (م) را حذف کنید کلمات ( سهم و کار) هیچ حرف مشترکی در پایان ندارند
با آرزوی بهترینها برای شما بزرگوار