يکشنبه ۴ آذر
|
دفاتر شعر بهنام حیدری فخر
آخرین اشعار ناب بهنام حیدری فخر
|
« جمعه »
غم انگیز شده بود هر روزم
درست مثل
غروبِ دلگیرِ جمعه!
تلخ و تاریک
با حس غربتی که
لبریز می کرد
کاسه صبرم را
در نارنجی دور دست!
با زمزمه ای از
آخرین نفس های خورشید
همراه کورسویی از چراغِ امید
می کشیدم پاهای خسته ام را
در تلاطم رودخانه ی زندگی
بهنام حیدری فخر
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد گرانقدر جناب شریفی گرانقدر ممنون و متشکرم از حسن توجه شما بزرگوار شاد و سلامت و تندرست باشید گرامی | |
|
عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرانقدر ممنونم از توجه و لطف همیشگی شما بزرگوار شاد و پیروز و سربلند باشید گرامی | |
|
عرض سلام و درود خدمت شما استاد گرانقدر تشکر می کنم از لطف و محبت شما بزرگوار مانا و پایدار باشید گرامی | |
|
عرض ادب و احترام خدمت شما استاد گرانقدر ممنونم از حسن توجه شما بزرگوار،حضور سبزتان را ارج می نهم،مانا و پایدار باشید گرامی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دستمریزاد