دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر بردیا امین افشار
آخرین اشعار ناب بردیا امین افشار
|
هر کس که میتواند
به دست میگیرد میکروفن
سخت هستم آزرده
از این بوی تعفن
هی ، تو را نمی گویم
نه او را و نه شما را
می خواهم بشکنم امشب
این جام جهان نُما را
قابهایی کوچک و بزرگ
که پراکنده اند در جهان
قابهایی که حرف ها می نهند
شیرین و تلخ بر دهان
شیشه هایی که می سازند
از موجود دو پا یک انسان
برای انبوهی می شوند عذاب
برای گروهی سود رسان
من و تو گشته ایم ابزار
خود را می سپاریم به امواج
عشق ها و اشکها می یابند
همه در ال سی دی ها رواج
دیگر نمی توان اندیشید
چون نمانده است خلوتی
رسانه ها می بارند بر ما
تا بر انگیزند شهوتی
هر کدام میگیریم یک نقش
گوئی محکومیم به بازی
من میشوم یک دزد
تو میشوی قاضی
اینکه من می بینم
نامش نیست انسان دیگر
موجود خود باخته ای
که گشته است بازیگر
دیروز ، امروز ، فردا
ساخته میشوند در تلوزیون
همه هستیم خوشحال
از زندگی در این اکازیون
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما استاد ارجمندم . سپاس از تشویقتون | |
|
درود و سپاس استاد بانوی شاعرم . نظر لطفتون سرشار از خطاپوشی بوده است . سربلند و موفق باشید | |
|
لطفتان بی دریغ جاریست استاد گرانقدرم. پاینده باشید | |
|
سپاس ار محبتتون استاد بزرگوارم . محبتتون پاینده ، سر و دلتان سبز | |
|
تشکر از بذل توجه و تشویقتون استاد ارجمندم . درود بر شما و موفق باشید | |
|
درود استاد بانوی ارجمند . متشکرم از نگاه همیشه مشوقتان. سپاس | |
|
قدردان تشویقتون هستم استاد ارجمندم . سپاس از وقتی که برایم اختصاص فرمودید | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مبین مشکلات جامعه