سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 14 اسفند 1403
  • روز احسان و نيكوكاري
5 رمضان 1446
    Tuesday 4 Mar 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

      سه شنبه ۱۴ اسفند

      زندگیِ مشترک

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۲۵ شماره ثبت ۸۸۱۳۰
        بازدید : ۲۴۹   |    نظرات : ۱۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      زندگیِ مشترک
       
      وقتی چهارچشمِ  پُر هوس
      به یکدیگر گره خورد
      حالتی پیش آمد
      که دو زندگیِ مستقل ومُنفک
      بهم ادغام شد ،
      به یکدیگر گره خورد
       
      اولش اوضاع خوب بود و،
      موج میزد همدلی
      ولی چند صباحی نگذشت
      زندگی شان خالی شد ازعشقها
      پُرشد ازشِکوِه ونفرت، عدمِ تفاهم و،
      همه مالامال شد ، از دودلی
       
      دیگر آن جَوِّ خرامان و پُر از آرامش
      همه طوفانی شد
      دیگر آن دریای پُر آرامش ،
      پُر ازموجهای عظیم ،
      همه شان خانه برافکن
      پُر از سونامی شد
       
      قبل ازآغازِ زندگیِ مشترک
      به ادغامی ، آن دو گِل ،
      خمره ای شده بودند ، خیلی کارآمد
      پُرشدند ازنمادِ صفا و پاکی ، آب
      پس ازآغاز زندگیِ مشترک
      پُرشدند ازنماد عشق ومستی ، شراب
      پس ازچند صباحی
      پُرشدند ازنماد استرس ، سیر وسرکه
      که میجوشید ازآن
      بوی ادغام شده ی ناخوشایندِ سیر،
      به درونِ اسیدِ آن سرکه
       
      تا به خود جنبیدند
      دیدند که زندگیِ " مشترک "
      با ضربتِ " مشت " ،
      سرتاسرش خورده ست " تَرَک "
       
      دیگر خمره ای که به درونش ،
      آب ازآب هم تکان نمی خورد
      با جوشیدن آنهمه سرکه
      دیگر آرامش نداشت وبه درونش ،
      جز تکان و رعشه ، چیزی به چشم نمی خورد
       
      آن خمره ی مخمورِ خمارِ زندگی
      که با هریک ازناملایماتِ زندگی ،
      جُم هم نمی خورد
      دیگر با تلنگری انگار، موج دریاست
      دیگر با آنهمه بوی ترشیدگی ،
      دائم بدونِ سکون ، حتی بی بهانه
      موج میخورد
       
      وقتی که تَرَک خورد
      دیگر جایگاهِ قداستِ آب و آرامش نبود
      کاری ازدستِ خمره بندزن هم برنمی آمد
      همه چکه چکه های عمر بر بدنه ی آن خمره ،
      دائماً بیشتر و بیشتر میشد ،
      کاملاً شُرّه هایش ، هِی به چشم می خورد
       
      عاقبت آن خمره
      نتوانست آنهمه تنِش را تاب آوَرَد
      به زانو درآمد کاملاً شکست ، دو نیم شد
      هرکه آندو را دید پیشِ خود می گفت :
      واقعاً که حیف شد
      خمره ای سالم ، خیلی به درد میخورد
      ولی دو نیم خمره ،
      بدونِ احساسِ دردها و مرهم های مشترک
      دیگر به چه دردی می خورد ؟
       
      بهمن بیدقی 99/5/2
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۰۹
      بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۲۳
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      سپاسگزارم از مهرتان
      ارسال پاسخ
      مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۲۲
      درود بر شما جناب بیدقی
      بسیار زیباست خندانک
      خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۲۳
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      سپاسگزارم از مهرتان
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۴۵
      درود فراوان ادیب فرزانه وبزر گوار جناب بیدقی 🌷
      بسیار زیبا ودلنشین به تصویر کشیده شده 🌷
      دستمریزاد 🌷
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴
      باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
      سپاسگزارم از لطفتان
      ارسال پاسخ
      ابوالفضل زندیه شاهین
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۴۸
      درودتان زیباست خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۲۵
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      سپاسگزارم از مهرتان
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۰
      با سلام وارادت
      استاد بزرگوار
      از اندیشه ناب برخوردارشدم
      سرشا از احساس زیبایی است
      درودفراوان برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۳
      باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
      سپاسگزارم از لطفتان
      ارسال پاسخ
      اصغر ناظمی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۳۹
      درودتان باد
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۳
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      سپاسگزارم از مهرتان
      ارسال پاسخ
      بهروز ابراهیمیان
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۰۳
      سلام ودرودشاعرگرانمهربسیارزیباوشیواسرودید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۴۴
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      سپاسگزارم از لطف ومحبتتان
      ارسال پاسخ
      فائزه طاهری(ماهور)
      يکشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۲۴
      نگارش زیبایی داشتید جناب احسنت خندانک
      خوش حال میشم به پیج نوشته هام سری بزنید🙏
      https://instagram.com/mahur_poems?igshid=1plnx66kqghj3
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۳۷
      باسلام وعرض ادب بزرگوار
      سپاسگزارم از لطف ومحبتتان
      شعر شما باعنوان "هنرمند" را خواندم . احسنت
      درود بر روحِ بزرگ و هنرمندتان
      ارسال پاسخ
      فریبا غضنفری  (آرام)
      يکشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۴۵
      درودتان 🌹🌹🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۱۸
      باسلام وعرض ادب بزرگوار
      سپاسگزارم از لطف ومحبتتان
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      امارفا - آمارگیر رایگان سایت
      3
      در حال بارگذاری