سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
* ايهام و ايهامتناسب؛ دو آرايهی مشابه؛ امّا متفاوت:
_ آرایهی ایهام یا توریة، آوردن واژه و یا عبارتی است با حداقل دو معنی که یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن باشد و مقصود شاعر، معمولاً معنی دور است.
البته در برخی از اشعار، هر دو معنی پذیرفتنی است و جمله با جايگزينی هر دو معنا، كامل و درست است و مفهومی خاص را میرساند.
به بیانی دیگر، در ایهام، واژه یا عبارت به گونهای کاربرد مییابد که ذهن بر سر دوراهی قرار میگیرد که کدامیک از معانی دور و یا نزدیک را انتخاب کند.
البته دریافتِ اینکه کدام معنی اصلی است و کدام فرعی، بستگی دارد به رابطهی همهی واژگان مصراع یا بیت با واژه و یا عبارتی که دارای ایهام است و نیز، خواننده وقتی میتواند آرایهی ایهام را دریابد که با معانی گوناگون واژگان و اصطلاحات آشنا باشد.
در اشعار فارسی، بیشترین و زیباترین ایهامها را از حافظ و سپس سعدی شاهدیم.
یک نمونهی بسیار معروف از آرایهی ایهام:
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حال مردمان چون است
(حافظ)
در بیت جاری، واژگانِ: «مردم» و «مردمان» آرایهی ایهام دارند:
معنی نزدیکِ واژگانِ: «مردم» و «مردمان» در این بیت، «مردمک» و «مردمکان» چشمان گریان و خونبار عاشق در برابر معشوق است؛ امّا، در بارِ معناییِ دورتر و ژرفتر، با ظرافت و هنرمندی کمنظیری، حال و احوال تمامی مردمان عاشقیکشیده و خونگریسته را فرایادِ احساسِ خواننده میآورد.
🍃🌸🍃🌸🍃
_ آرایهی ايهام تناسب:
اين آرايه، جمع دو صنعت «ایهام» و «تناسب» (مراعات نظير) است.
در ايهامِ تناسب، مانند ايهام، يک واژه بيش از يک معنا را داراست؛ با اين تفاوت كه یکی از اين معانی، در شعر یا سخن حضور دارد و سخن با آن معنی كامل میشود و مفهوم خود را میرساند و معنی ديگر كه در شعر حضور ندارد، با واژه يا واژگان ديگری در همان شعر، دارای تناسب است.
به بیان سادهتر، در شعر و یا جملهای، یکی از معانی مورد نظر شاعر و یا گوینده هست و یکی از معانی که مورد نظر او نیست، با واژه و یا واژگانی دیگر که در آن شعر و یا جمله آمده است، تناسب دارد.
بنابراين، در ايهام تناسب (برخلاف ايهام)، تنها يكی از معانی واژه است كه در شعر جايگزين میشود و معنای ديگر قابل پذيرش نيست؛ يعنی اگر آن را در جمله جايگزين كنيم، شعر معنای درست خود را از دست میدهد.
مثال:
چون شبنم اوفتاده بدم پيش آفتاب
مهرم به جان رسيد و به عيّوق بر شدم
میدانیم که واژهی «مهر» دارای چند معناست؛ از جمله:
۱_ خورشید
۲_ عشق و محبّت
در اینجا معنای درست و مورد نظر شاعر، «عشق و محبّت» است؛ زیرا اگر معنای «خورشيد» را در جمله جايگزين كنيم، بيت معنای درستی نخواهد داشت:
خورشيد من به جان رسيد. (نادرست است)
از طرفی دیگر، واژهی «مهر» در معنی «خورشید» که مورد نظر شاعر نیست، با واژگانِ: «آفتاب» و «عيّوق» (نام يک ستاره) تناسب دارد و آرايهی مراعات نظير را میسازد؛ پس در مثالِ جاری، واژهی «مهر» در آن معنی که مورد نظر شاعر نیست، دارای آرایهی ایهام تناسب است.
🍃🌸🍃
در غزل زیبا و پُرمحتوای صفحهی جاری، هرچند به وجهی واژهی «سامان» میتواند استعارهی مصرّحه از رهبری باشد که میتواند کشور را از آشوب برهاند؛ امّا بیشتر به نظرم این واژه، دارای آرایهی ایهام تناسب است؛ چرا که:
از جمله معانی واژهی «سامان»: آراستگی، نظم، رواج و رونق، و آرام و قرار است که در شعر جاری نیز همین مفاهیم برداشت میشود.
از سوی دیگر «سامان» نام شخصی است که سلسلهی سامانیان (پادشاهان سامانی) منسوب به او هستند. «سامان» در معنای اخیر با واژگانِ: «ملک» و «دولت پاینده» تناسب دارد و چون مراد شاعر، نام این شخص نبوده و این تناسب مد نظر شاعر نبوده است، آرایهی «ایهام تناسب» شکل گرفته است.
سپاس از شاعر محترم صفحهی جاری