جمعه ۲ آذر
سرگردان شعری از سوری جابر
از دفتر خیال های شیرین نوع شعر آزاد
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۹ ۱۳:۲۴ شماره ثبت ۸۷۹۶۴
بازدید : ۵۱۸ | نظرات : ۲۴
|
آخرین اشعار ناب سوری جابر
|
روزها بیصدا میگذرند
چشم های گریان بی رنگ میشوند
و هیاهوی دلم به گل مینشیند
افق روشن خاموش میشود
و دریای بیکران خوشی به انتها میرسد
می مانم من و دیوارهای اندیشه خراب
که لبخندهای اطلسی را به کوچ وا داشته
و روح لطیف را سرگردان کرده
در انتظار آمدن گرمی یک آغوش
تکه های شب را برای طلوع می چینم
اما هنوز نومیدانه در صحرای ذهنم سرگردانم
آیا اشعه دلپذیر خورشید دلی دیگر
بر وجود یخ زده سردم خواهد تابید
یا خدای آسمان لبخند بهاری اش را به سویم نشانه خواهد کرد
یا باز در سکوت خیال مات خود خواهم ماند...
|
نقدها و نظرات
|
ممنون از لطف و محبتتون | |
|
درود آقای اخباری ممنون از حضور و کلام قشنگتون | |
|
ممنون از حضورتون | |
|
سلام عزیز دلم فدای مهربونیاتون | |
|
مرسی بابت حضور والاتون... | |
|
علیک السلام آقای ناظمی منور فرمودید | |
|
ممنون از لطف و محبتتون | |
|
صبح زیباتون بخیر برادر عزیز ممنون از حضورتون | |
|
ممنون بابت نظراتت قشنگتون | |
|
با سلام برادر عزیز ممنون از لطفتون و اینکه شعرمو خوندید خدا همیشه در زندگی کنارمون هست اما باز بعضی وقتا دست خودمون نیست که نا امید میشیم همونجور که بعدنا هم میبینید بیشتر دلنوشته های من غمگین هستن اما امیدوارم بازم خوشتون بیاد شبتون شیک | |
|
ممنون از حضورتون برادر گرامی | |
|
ممنون از لطف و محبتتون عزیز دل | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.