عرض سلام و درود حضور راجی عزیزومهربانم
ما مشتاق تر بودیم ولی اوضاع زندگی سعادتها را بیشتر از همه از ما میگیرد
از نگاه زیبا و مهربان تان صمیمانه تشکروسپاس بی پایان دارم و قدردان محبتهایتان هستم
قلم شیرین و زیبایت همیشه از عاشقانه ها سرشار باشد انشالله
بازم ممونم
باور کنید ، که صبر دلش ، سررسیده است
قامت خمیده ای که از عالم بُریده است
باور کنید که حوصله اش نیست؛ خسته ام
احساس عشق از قلمم پَر کشیده است
هر آنچه را که گفته ام از خود دروغ بود...
رنگ و لعابِ عاشقیِ من پَریده است
چشمم به خون ، نفس به غم و ، سینه ام به داغ
صد ناله کرد هرکه به نامم رسیده است
پیوسته در جوانی ام امّا شبیه پیر
هر لحظه دل صدای شکستن شنیده است
باید که زودتر بروم سوی آسمان
اینجا کسی به وسعت من غم ندیده است
دارم به دست اهل زمین سنگ میخورم
دنیا مرا به قیمت مُفتی خریده است
فریادِ زندگانی ام از حد چُنین گذشت:
دندانِ عشق عاقبتم را دریده است
هرگز صدای خسته به گوشی نمی رسد
شاید که طعم فاصله ها را چشیده است
باور کنید که رسم زمانه عوض شده
قانون جذب به ریشه ی ظلمت تنیده است
یا وصله ها به حال دلم چنگ می زنند
یا سرنوشت قسمتِ ما را نچیده است
دارم به نکته ای که پدر گفت ؛ می رسم:
مارا خدا جور دگر آفریده است.........
# راجی
بسیار زیبا و شورانگیز بود
مبین مشکلات جامعه
دستمریزاد