يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر امیرمحمد قلندری (کیان)
آخرین اشعار ناب امیرمحمد قلندری (کیان)
|
هـمـگـان گـوش سـپـاریـد بدیـن صحـبـت مـن
نـوجـوانـیـم ، گـل و بـلـبـل ایـن بـاغ و چـمـن
مـا هـمـه شـور و نـشـاطیم و همه درد و غمیم
شـرّ و خـیـریـم و گـهی دشـمن و گه یار همیم
گـر گـرفتی گـُر گـهـی بـا نـوجـوانـان هشدار
حـرف خـود را در زبـان جـور دگـر گـیـر به کار
نوجوان اوج است بر سعدی و احساسات و هوش
نیـز جنـگ علم و عقل و جهل و شهوت در خروش
لیـک پـنـد ای پـیـر دانـا ده بـه سـانـی نیـک تر
تـا نشـینـد بـر هـدف ، قـلـب جـوان نـزدیـک تر
گـر کـه خـواهـی خوش نشیند کار گیرد در عمل
آن بـبـیـند در بـرت تـا خـود گـرفـتـی بـر عـمل
تـا تـوانـی هـیـچ از نـقـص و کمـی هایش مگو
پـاسـدار از احــتــرام و عــزّت و احــســاس او
گـرد و اسـتـعـداد وی در یـاب و پــرور آرزوش
زان ثـریّـا مـی رود گـر نـیـک آن آیـد بـه جوش
نــوجـوان اســت نــدانــد ره پــر پــیـچ زمـان
سـنـگ بـر پـای و فـریب و مـکر و حـیله اندر آن
لـیـک گـر نـگـرفـتـه بـاشـی انس با نسل جوان
تـا ابــد گـویـی چــرا بـایـد بـگـیـرد در بـیـان؟
بــایــدت آلـات ایــنــهــا را بــســازی بــر ادا
بـهـر ایــمـان دل و تــقـوا و تـرســش از خــدا
نـوجـوان سـاز عـجـیـبـی اسـت طـنـینـی سازد
کـه نـداند بـه چـه سـان گـوش و دلـی می نازد
ســازشـی داریــد بـا او تــا فـراگــیــرد بـدان
کــارکــرد ســاز خـوش گـوش نـواز دل و جـان
آنـگـه از دل مـی نـوازد بـه چـه سان می سازد
خویـش و مـردم شـاد و زان شاد جهان می سازد
امیرمحمد قلندری٭ ۱۳۹۹/۴/۲۲
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
سروده زیبا و پر معنی است
ولی با معنی آن موافق نیستم
آموزش و پرورش ما نوباوگان را به درستی راهنمایی نمیکند