سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        جوکر

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ تير ۱۳۹۹ ۰۶:۰۱ شماره ثبت ۸۷۳۲۵
          بازدید : ۴۵۰   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        جوکر
        همه زرکوبیِ این کتاب عمرم ، ریخته
        همه تک تکِ ورقهایش ، ریزریز شده
        همه با عقیده ی موش کثیف انبار
        تا که دندانهای کوفتی اش تیز نشود
        همه درحوالی ام به حسرتی ،
        پخش شده ، ریخته
         
        دیگرغارت شده ی ظلمت دنیا شده ام
        دیگر این گردِ سپیدِ پیری ،
        به چهره ی جوانم پاشیده شده ریخته
         
        دیگر تنها شدم و باد تطاول
        به هجومی به حیاتِ این اتاقخانه ی بی حیاطِ من
        به دردناکی ریخته
         
        دیگر این عقربه ها و چِق چِقِ ثانیه ها
        صوت خوبی نیست
        نفرت از ادامه ‌اش ،
        به جانِ این ثانیه‌های دربدر، ریخته
         
        دیگر دلگیرشده ، تمام اشیایی که ،
        سالیان سال است ، به خدمتِ من بودند
        دیگر گرد تکرار، به چهره ی تک تکشان
        مثال خاکی ریخته
         
        دیگر دشتها ، کویرند
        همه سبزی ، سیاه
        همه این دل نگرانی ها به بی رحمیِ کامل
        به درونم ریخته
         
        دیگر ماوراء ، رؤیای من است
        دیگر کُپّه ای ز آرد ،
        نتیجه ی کار من است
        حال به دیوارِ حیات ام ،
        الک اش آویخته
         
        دیشب خوابی دیدم
        ماه ،
        به شکل داسی شده بود
        من نشسته بودم رویَش
        بمانندِ جوکر
        جوکری که نقش بسته ست به روی ،
        ورق های قمار
        با یه دوربین شکاری ، زمین را می دیدم
        زمین راحت شده بود با مرگم
        زمین را می دیدم
        بَنِرِ تهنیتی به گردنش آویخته
         
        دیگر این وجودِ پُر زحمتِ من ،
        سهم و مایملکِ آسمان بود
        زمین رو کرد به سوی آسمان
        از حضورِ من ، درآن آسمان ،
        بارها و بارها ،
        به او تسلیت گفت
        آسمان هم به زمین ،
        ناشی از نداشتن ام
        صدها تهنیت گفت
         
        هنوز من نیامده ، ز بودنم ،
        کلی آسمان، کلافه شده بود
        ولی این وجودِ پُر زحمتِ من ،
        مثل آشِ کشکِ خاله
        سهم الارث اش شده بود
        آسمان را دیدم
        بَنِرِ تسلیتی به گردنش آویخته
         
        دیگر روحم تا ابد ،
        مثالِ گردنبندی ،
        به شکلِ تیغِ تیزی ،
        به گردن اش آویخته
         
        بهمن بیدقی 99/4/9
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۲۲
        بسیار زیبا و غمگین بود
        شکسته نفسی می فرمایید دوست عزیز خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۱:۵۹
        باسلام وعرض ارادت بزرگوار
        سپاس از نظر پر از محبت شما
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۱۶
        درودتان 🌹🌹🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۰۰
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاس از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۰۷
        درود بر اندیشه ناب شما
        استاد وشاعر وهنرمند ارجمند
        همواره تابان
        جوشان وخروشان باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۰۱
        باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
        سپاس از نظر پر از محبت شما
        زنده باشید
        ارسال پاسخ
        مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۲:۱۲
        بسیار عالی بود 💐
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۹ ۱۴:۵۰
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        بینهایت سپاسگزارم از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        زینب بویری (خزان)
        دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۰۱:۵۸
        درودتان خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۰۳:۳۳
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاس از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۰۳:۳۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۰۶:۳۸
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        سپاس از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
        دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۰۷:۵۴
        درودها بر شما بزرگوار
        بسیار عالی بود
        برقرار باشید
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۱۶ تير ۱۳۹۹ ۰۸:۴۰
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        بینهایت سپاسگزارم از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2