مرتکب به سرقتِ قلبم شدی...
هرچقد(ر) میخوای باز انکار کن...!
دوس(ت) دارم که مجازاتت کنم...
زودتر مثلِ یه مرد اقرار کن...!
چشمِ من به سمت تو پرواز کرد...
باز بینِ عقل و دل درگیر بود...!
به خودم که اومدم، عاشق شدم...
واسه رفتن دیگه خیلی دیر بود...!
حِرزِ قلبم روی دنیا قفل بود...
با کلیدِ توی چشمت باز شد...!
این سکوتِ تلخِ من با تو شکست...
توو یه لحظه عشقمون آغاز شد...!
ماهِ زیبای لبالب جاذبه...
با تو هر دریا دچار جزر و مد...!
طبق مادهی سه از قانونِ من...
توی خونهی دلم، حبسِ ابد...!
اسلحه توی همه حرفات هست...
هر غمی که بود قتلِ عام شد...!
قبلِ تو دیوونه بودم، اومدی...
این دلِ وحشی کنارت رام شد...!
اومدی، افسردگی از یاد رفت...
لحظههای تلخِ من پایان گرفت...!
کافری در من قدم میزد ولی...
با تماشا کردنت، ایمان گرفت...!
حِرزِ قلبم روی دنیا قفل بود...
با کلیدِ توی چشمت باز شد...!
این سکوتِ تلخِ من با تو شکست...
توو یه لحظه عشقمون آغاز شد...!
ماهِ زیبای لبالب جاذبه...
با تو هر دریا دچار جزر و مد...!
طبق مادهی سه از قانونِ من...
توی خونهی دلم، حبسِ ابد...!
گلناز جلالی
۱۸ فروردین ماه ۱۳۹۹
ساعت ۲۲:۴۸ شب