سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      درلابلای نِی زار

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۸ شماره ثبت ۸۶۴۶۰
        بازدید : ۲۰۱   |    نظرات : ۱۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      درلابلای نِی زار
       
      صدایی شنیدم از لابلای آن نیزار
      فکرمیکنم صدای ارضای شیطان بود
      آن زن و مرد کنارهم ،
      صحنه ای را خلق کرده بودند
      که ازدیدنش ، نیزارهم بیزار بود
       
      آمده بودند اینجا که هیچکس، آنها را نبیند
      چون دیدن آن صحنه های غیراخلاقی
      دور از شئونات اخلاقی
      نگاهِ هر انسانی ، از دیدنِ آن ها بیزار بود
       
      هریک دو  نِی را بدست گرفته بود بهم میزدند
      آن دو ، معادله ی عشقِ همسری را ،
      یه جورایی حسابی به هم می‌زدند
       
      طوری نی ها را ، بسمتِ هم گرفته بودند
      که انگار سامورائی اند
      طوری قانون را زیرِ پا گذاشته بودند
      که انگار، اولین دشمنِ حمورابی اند
       
      دیگر خاکِ آن حوالی را ،
      خاک نمیشد خواند
      آنجا خونزار شده بود
      دیگر آنرا دعوا و مرافه  نمیشد خواند
      جنگی ، تمام عیار شده بود
       
      بدنهاشان تکه تکه شده بود
      ازضربه های بیرحمانه ی آنهمه نیزه های نی
      خون فواره میزد
      درلابلای خطهای موازیِ آنهمه نی
       
      نزدیک شدن به آنها خیلی ترسناک بود
      کاری از دستم برنمی آمد
      نزدیک شدن به آنها ،
      کارِ ترسویی چون من نبود
       
      آنقدر جنگیدند که بدنهای نیمه جانشان
      افتاد روی خون ، کنارهم
      ازهیچ کدامشان نُطُق برنمی آمد
      آخرین قُلُپ های زندگیشان را ،
      داشتند قورت میدادند ، کنارهم
       
      آخرین نفَسهای آن حیوانکی ها رسیدم
      دیگر برای آنها فرقی نمیکرد
      می رسیدم یا نمی رسیدم
       
      گفتم دلیل جنگ تان چه بود ؟
      در یک زمان ، با هم گفتند :
      او مرا نمی فهمید
      گفتم از وَجَناتتان پیداست
      هردو واقعاً هم نفهم اید
      چراهمدیگر را کشتید ؟
      به هم پشت می‌کردید
      هریک راه خود را می رفتید
      نیازی به کشتن نبود
      زمین خدا که گسترده بود
      مثل افکار توخالی تان ،
      تا به این حد ، محدود نبود
      برای هرکدامتان ،
      امکانهای گشایشِ زیادی
      ازسوی خدا ، موجود بود
       
      خجالت باید بکشید از خودتان
      نِی ، برای کسی مثل مولانا
      الهام بخشِ وادیِ عرفان بود
      برای شما سبک سران
      اقدام برای تحققِ ناحقِ اعدام بود
       
      بهمن بیدقی 99/3/21
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      محمد حسین اخباری
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۳
      موفق باشید و انشاالله نغمات دلربایی بشنوید
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۵۳
      با سلام وعرض احترام بزرگوار
      سپاسگزارم از همراهیِ ارزشمند و لطفتان
      مؤید باشید
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۲۴
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و پر معنی است
      دستمریزاد خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۶
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      سپاس از نگاه پر از مهرتان
      ممنونم
      ارسال پاسخ
      فریبا غضنفری  (آرام)
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۵۸
      درودتان

      🌹🌹🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۱۳
      با سلام وعرض احترام بزرگوار
      سپاسگزارم از همراهیِ ارزشمند و لطفتان
      مؤید باشید
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۴۴
      درود بر اندیشه ناب شما
      استاد وشاعر وهنرمند ارجمند
      همواره تابان
      جوشان وخروشان باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۹
      باسلام وعرض ارادت استاد بزرگوار
      تشکرمیکنم از لطفتان که بیحدست
      سپاس بیکران
      ارسال پاسخ
      اختر مراد
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۵۹
      استاد این الان چی بود دقیقاً
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۴۸
      باسلم وعرض ادب ، توضیح اینکه : متأسفانه تعدد خشونت های خانوادگی نیاز به ایجاد اورژانس اجتماعی را سبب شده و بسیار شنیده ام که گاه اختلافاتی که میتوانست با طلاقی عاقلانه ختم به خیر شود ، به جنایتی وحشیانه ختم شد و این بسیار بسیار تآثر برانگیزست .
      ارسال پاسخ
      زینب بویری (خزان)
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۸
      درودهابرشمابزرگوار خندانک
      بسیارعالی بود خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۰۸
      باسلام وعرض احترام بزرگوار
      با تشکر بیکران از نگاه پر از محبت و لطف بی پایانتان
      سپاس
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۰۴
      درود استاد گرامی بسیار واضح وبااحساس
      سرودی که واقعا هرانسانی تحت تاثیر قرار میگیرد
      سپاس ودرود موفق باشی
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۱۸
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      تشکرمیکنم از لطفتان که بی پایانست
      سپاس بیکران از نظر پرمهرتان
      ارسال پاسخ
      ایمان اسماعیلی (راجی)
      سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۲۲
      درود بر شما بزرگوار
      زنده باد 🌹🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۲۸
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      تشکر میکنم از نظر لطفتان
      سلامت باشید
      ارسال پاسخ
      فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
      سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۱۹
      درود بر شما بزرگوار
      زیبا قلم زدید
      دست مریزاد 🌷🌷🌷
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۲۷
      باسلام وعرض ارادت بزرگوار
      تشکر میکنم از نظر پر از مهرتان
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2