عاشقی آغاز فصل خواهش است
مـردن پروانه روی آتـش است
عاشقی احساس پاک شبنم است
عاشقی حس رهایی از غم است
عاشقی ماندن میان لحظه هاست
هق هق دل در میان خنده هاست
عـاشـقی آواز نـاز بـلـبـل اسـت
وصلت جـانـانه خـار وگـل اسـت
عاشقی بوسه قلب و خنجر اسـت
حس کشتی در فراق بندر است
عاشـقی یعـنی امـید و انــتـظـار
چشـم گریان و نگاهـی بی قـرار
عـاشـقی یعنـی تمـنــای وصـال
عـاشقی یـعنی حضـور بی زوال
عاشـقی یعنـی سفر تـا بـیکران
گــذر از بـرق نــگـاه دیــگـران
عاشـقـی یعنـی صـفای سینـه ها
قـلبی از آئـینه دور از کینـه ها
عاشـقـی یعنـی بـشر یعـنی خدا
دستـهای خـواهش از هـم جـدا
عـاشـقـی یـعـنـی ره بـی انـتـها
عـاشـقی یـعنـی دل بــی ادعـا
عاشقی یعنـی دو قـلـب بـی ریـا
عـاشقی یـعنی هـجوم گریـه ها
عاشقی یعنی سـوال بـی جـواب
مـردن مـاهـی میـان مـوج آب
عاشقـی یعنـی سـقوط بـرگ زرد
در نـگـاه خــالـق پـائـیـز ســرد
عاشقـی اثـبات مـعنای وجـود
تـا هـمیشـه یـکی بـود یـکـی نبـود