سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        فلسفه ی پرچم ایران

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴ شماره ثبت ۸۵۷۶۵
          بازدید : ۱۸۷   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        فلسفه ی  پرچم ایران
         
        کسی از من پرسید :
        اگر تو بخواهی فلسفه ی ،
        رنگهای پرچم ایران را ،
        بنویسی
        چه می نویسی ؟
         
        دیدم قداست ایران به حدی ست که باید ،
        به روی دیبای بهشتی ز جنس نور بنویسم
         
        دیدم افتخارِ این کشور،
        خداست و ،
        محمد و آل محمد
         
        گفتم :
        قلمم را به عصاره ی طبیعت میزنم
        با جوهر سبز می نویسم :
        اللهم اجعل محیای محیا ،
        محمدٍ و آل محمد
         
        قلمم را به دوات نور میزنم
        با جوهری به پاکیِ سفیدی ،
        به پاکیِ صلح و صفا می نویسم :
        اللهم صل علی ،
        محمدٍ و آل محمد
         
        قلمم را به خون خود آغشته میکنم
        با جوهری به رنگ لاله ی سرخ ،
        از جنسِ دفاع از حرمم می نویسم :
        اللهم اجعل مماتی ممات ،
        محمدٍ و آل محمد
         
        بهمن بیدقی 99/3/5
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        بهرام معینی (داریان)
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۳۷
        درود فراوان اديب فرزانه جناب بيدقى عزيز 🌹
        درپناه حق 🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۵۸
        باسلام وعرض احترام استادمعینی بزرگوار
        سپاس از لطف بی پایانتان
        حق یارتان
        ارسال پاسخ
        علی ناصری(عین)
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۴۹
        باسلام وعرض ادب
        درود ها برشما خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۰۲
        باسلام وعرض احترام بزرگوار
        سپاسگزارم از نگاه پر از مهر و لطف بیکرانتان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۲۹

        با سلام وارادت
        می آموزیم از تراوش قلمتان
        استاد بزرگوار
        قوالعاده زیبا بود
        درپناه خدا
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۲۵
        باسلام وعرض ارادت استادبزرگوار
        تشکرمیکنم از نظر سراسر لطفتان
        حق پناهتان
        ارسال پاسخ
        حدیث ابراهیمی (سوگند)
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۰۸
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۲۶
        باسلام وعرض ادب و احترام
        سپاسگزارم از محبتتان بزرگوار
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۴۳
        درود جناب بیدقی ارجمند
        زنده باد بزرگوار🌹🌹🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۲۲
        باسلام و عرض ادب بزرگوار
        ممنونم از همراهی و لطف بیدریغتان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2