دوشنبه ۱۱ فروردين
|
دفاتر شعر علی قاسمیان ( باغبان )
آخرین اشعار ناب علی قاسمیان ( باغبان )
|
بسته چشاشو ، راحت و آروم خوابیده
بالا سرش میشینم و موهاشو میبافم
غرق تو و افکار پیچیده درون من
انگار چیزی دائما میچرخه اطرافم
کل خیابونارو ما باهم وجب کردیم
نایی نداره باز میشینه روی دوشم
انگار دلگیره میام پیشش ، بهش میگم
تا بَره شی من هم لباس گرگ میپوشم
انگار کم داره یه چیزی توی این خونه
انگار تنهایی درون خونه پیچیده
حق داره یک گوشه بشینه کز کنه ، وقتی
یک عمره توی زندگیش بابا فقط دیده
شاید بشه بعد تو این راهو به پایان برد
اما قشنگتر بود به پای زندگیت بودی
من اعترافم اینه بد بودم ، ولی میشد
اصلا برا من نه برای زندگیت بودی
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ترانه زیبایی است