این شعر ، سیاسی نیست
به کبوترهای عالم سوگند
آزادی باز،
باز می گردد
همه ی گرگ ها ، که زندانبان اند
راهیِ دوزخ خود می گردند
به تمامی شیرهای عالم سوگند
همه ی موجِ ضعیفان ،
قدرتی خواهند یافت
همه ی کفتارها درخونِ خود ،
با خفگیِ مهلکی ، غرق می گردند
به تمامیِ اسب های عالم سوگند
حجب وحیا ،
موجِ نجابت ،
در جهان پخش شود
همه بی عفتیِ خوک های عالم ،
پاکیزه و محو میگردد
به همه گنجشک های عالم سوگند
شادی همه جا پخش شود
اخمِ همه ی پرندگانِ خشمگین ،
وا می گردد
به همه مرغانِ بهشتی سوگند
باز رقص ،
جای وحشیگری و هم را دریدن ،
باز ، مُد میگردد
به یاکریم های عالم سوگند
باز، سادگیِ دلپذیر،
به جای مکرِ روبهان
روح زیبایش بر زمینِ پاک مان
پخش می گردد
به همه طوطیان عالم سوگند
خوش سخنی ، خوش لحنی ،
جای خود را به بد دهنی ،
وَ صد گناهِ این زبان خواهد داد
جایگزینِ بدصداییِ خران می گردد
به همه مرغانِ عشقِ عالم سوگند
عشق ، بر کلِ جهان ،
پخش شود
سوسماران در نبردْ با تارزان
همه ی نفرتشان از این زمین ،
همه ی رخساره ی منحوسِ نکبت بارشان،
می میرد
در هلاکی سهمگین ،
سرنگون می گردد
بهمن بیدقی 99/1/22
دستمریزاد