يکشنبه ۲ دی
می آلود شعری از محمد شمس باروق
از دفتر مهتاب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۱:۴۲ شماره ثبت ۸۳۷۵۷
بازدید : ۳۷۴ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب محمد شمس باروق
|
سالها از الکل دوری کردم
دست به الکل نزدم
چندیست دستهایم الکلی شده اند
دم به دم از من الکل می خواهند
وقتی الکل از دستم می پرد
من آلوده می شوم
نیازم به الکل بیشتر می شود
سابق بوی الکل در بیمارستان بود
الان در جیب جا می شود
با شیوع بیماری دلتنگی
من هستم و تنهایی
به دنبال این منجی می آلود
دستهایم الوده به الکل است
اگر خودم را الکل اندود نکنم
همه از من فرار می کنند
ما قبل از الکلی ها فرا می کردند
الان الکلی نباشی فرار می کنند
امان از دست روزگار وارونه
دست ها را باید شست
چشم ها را باید باز کرد
چاره ای بر این درد بی درمان
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.