این چند روز از هر مجری و مسئولی هنگام آمار کرونا در اروپا و آمریکا،
چنان تبسم وقیحانهای دیدم که نگو، تو دلم گفتم ؛ انسانم آرزوست...
و دلم فریاد زد👇
مردم شهر، چه آمد سر ما، بد شدهایم
ما که مابین بدان نیز سرآمد شدهایم
کرونا آمده در صحن جهان میرقصد
ما در این صحنه چه کردیم زبانزد شدهایم
شیخ و زاهد که همان حرکت اول کیشند
رخ ما زرد شد و عازم مشهد شدهایم
فیل ما یاد حرم کرده ، در این بحبوبه
مات آن اسب و سواری که نیامد شدهایم
در حرم بست نشینیم و بلیسیم درش
ما گرفتار چنین جهل بلاحد شدهایم
ما به هر حادثهای اصل فراموش کنیم
چشم در راه کسی فرضیه بافد شدهایم
این همه فرضیه داریم و دریغ از یک اصل
با همین فرضیهها سفسطه بیحد شدهایم
ما چه کردیم ، چرا باد زیادی داریم
چون حبابی که بجز باد نباشد شدهایم
کوه کاهیم و نسیمی بوزد میریزیم
پُرِ چیزی که پشیزی نیارزد شدهایم
آی مردم دلِ ما داغ، بسی دیده، چرا؟
ابر پر بار ترینی که نبارد شدهایم
وای بر ما که به درد دگران میخندیم
شرممان باد، چرا آنچه نباید شدهایم
چه بگویم که چه آمد سر ما در این شهر
ما که در کوچه به کوچه همگی رد شدهایم
علی اسماعیلی ۱۷فروردین۱۳۹۹