سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        هفت سین

        شعری از

        اکرم بهرامچی

        از دفتر سرزمین کاوه ها نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۲۱ شماره ثبت ۸۲۷۴۶
          بازدید : ۷۱۷   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اکرم بهرامچی

        روی بساط ِ  هفت سین    مُرده است انگار
        یک رهگذر  در جمع ،  از یک مرد می گفت
        بیچاره  تنها بود  و بی آزار و بی چیز
        یک رهگذر از وصله های درد می گفت
         

        یک سقف ِ کوچک سمت ِ شب آن دورها داشت
        اما همیشه صبح ها نزدیک ما بود
        چین و چروک ِ دستهایش حرف می زد
        انگار سِنش  بیشتر از قرن ها بود
         

        کفشش همیشه  کوچه ها را شعر می گفت
        این  دوره گرد ِ ژنده پوش  ِ  آسمان جُل

        گاهی بساطش نان ِ  خشک ِ سفره ی ما

        گاهی  صدای  گاری اش    هم ساز ِ  بلبل
         

        همسایه ها گفتند  با آب و تب و تاب
        دیشب   نخی   سیگار را در هفت سین  چید

        در سرفه  های  ممتد  و سرمای  سر  سخت
        با شکلکی  بر سایه  های      سفره    خندید

         
        مثل دو تا ماهی  درون  تُنگ ِ  آبی
        چشمان پیرش  مثل هر شب خسته بودند
        درهفت سین ِ عمر ِ حسرت خورده ی مرد
        این صحنه ها  تکراری و   پیوسته بودند

         
        عادت شده گرد ِ  فراموشی بپاشیم
        روی خبرهایی  که از این دسته هستند
        نوروز نزدیک است    باید شاد شد شاد
        یک عده ای از این  خبرها خسته هستند

        اکرم بهرامچی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ۲۲:۵۷
        درود بانو
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
        دستمریزاد
        قلمتان جاودان
        عیدتان پیشاپیش مبارک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۴
        سلام آقای استکی عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ۰۹:۰۹
        درود استاد بهرامچی گرامی خندانک
        مثل دو تا ماهی  درون  تُنگ ِ  آبی
        چشمان پیرش  مثل هر شب خسته بودند
        درهفت سین ِ عمر ِ حسرت خورده ی مرد
        این صحنه ها  تکراری و   پیوسته بودند
        خندانک خندانک خندانک
        شعری هنرمندانه و غم آلود خندانک
        سال نو بر شما و همه ی ساکنین زمین مبارک باد خندانک
        به امید جهانی سرشار از صلح و سلامتی خندانک
        در پناه حق خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۴
        سلام آقای زارع عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۷:۵۵
        درود ها بر استاد بانوی عزیزم
        بسیار دردناک اما زیبا بود بانو
        به امید ریشه کن شدن فقر بیماری ظلم
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۵
        سلام شعله خانم عزیزم
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۷:۵۶
        پیشاپیش عید نوروز رو بهتون تبریک میگم
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۵
        خندانک خندانک خندانک امیدوارم سال خوبی باشه
        ارسال پاسخ
        (م) وفائی
        چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۸:۴۵
        یک سقف ِ کوچک سمت ِ شب آن دورها داشت
        اما همیشه صبح ها نزدیک ما بود
        چین و چروک ِ دستهایش حرف می زد
        انگار سِنش بیشتر از قرن ها بود


        کفشش همیشه کوچه ها را شعر می گفت
        این دوره گرد ِ ژنده پوش ِ آسمان جُل

        گاهی بساطش نان ِ خشک ِ سفره ی ما

        گاهی صدای گاری اش هم ساز ِ بلبل



        سلام و ارادت حضور سرکار خانم بهرامچی استاد بزرگوارم
        قلم شما ....نگاه شما....افکار شما....معجزه ای میاورد بنام شعر
        ممنون از شما
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۶
        سلامخانم وفائی عزیزم
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ۲۱:۳۵
        درودها بانوی گرامی
        هرچندغمناک‌ولی بسیار زیبا بود
        رقص قلمتان پایدار خندانک
        شادباشیدبه نوروز شادی خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۶
        سلام آقای آروین عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۰۹
        سلام و درود استاد گرامی
        بسیار بسیار زیبا بود
        آموختم از نوازش قلمتان
        عیدتون مبارک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۷
        سلام آقای اسماعیلی عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ ۰۰:۱۴
        بانو بهرامچی گرامی
        درود بر شما ...
        خداوندا !
        در این آخرین روزهای سال ،
        دل من و دوستانم را ....
        چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده
        که هر کجا تردیدی هست ...
        ایمان،
        هر کجا زخمی هست ...
        مرهم و درمان،
        هر کجا نومیدی هست ...
        امید
        و هر کجا نفرتی هست ،
        عشق...
        جای آنرا فرا گیرد
        "سال نو مبارک"
        ... خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۷
        سلام آقای مینا آباد عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۰۸
        بسیا زیبا سرودی است
        شاعرگرامی
        هزاران درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۸
        سلام آقای انصاری دزفولی عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        باقر رمزی ( باصر )
        پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۲۲
        سلام خندانک خندانک خندانک
        سلام به همه دوستان و عزیزان سایت شعر ناب
        سال 98 سال ماتم و درد بود خندانک خندانک
        سال 98 سال پیروزی مردگی بر زندگی بود خندانک خندانک
        سالی که برای یک لقمه نان حلال هزار کار حرام کردیم
        اما . . . . . .
        امیدواریم که در سال پیش رو ماتم به خوشحالی و درد به بهبودی بدل شود . خندانک خندانک خندانک
        نمیتوان سال نو را تبریک گفت زیرا آنقدر افسوس خوردیم که تمام آنها کهنه شده است . خندانک خندانک
        آرزو داریم نه رویا خندانک
        خواسته داریم نه خواهش خندانک
        طراوت میخواهیم نه پوسیدگی خندانک
        من حقیر چگونه میتوانم به شما بزرگواران تبریک بگویم که دلهایتان پر از تشویش و نگرانی ست .
        خداوندا :
        دلهای ما را در این شب ، با نویدی خرسند گردان
        و به همه آنهایی که دردمند هستند صبر و شکیبایی ارزانی دار
        برای همه شما مخصوصا پزشکان و پرستارانی که از نزدیک دردهای جامعه را لمس کردند تعظیم میکنم خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۸
        سلام آقای رمزی عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد از اشعارتان لذت بردم
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حمیدنوری(احمد)
        پنجشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۴۳
        درود بانوی گرامی
        بسیار زیبا سروده ای دست مریزاد
        عید برشما شاعر گرامی مبارک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۹
        سلام آقای نوری عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۳۸
        نوروزتان شاد خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۹
        سلام آقای رضاپور عزیز
        این روزها بخاطر مردم دلتنگم و غمگین
        و این قرنطینه ی لعنتی تمام توان مرا درخودش حبس کرده امیدوارم در این سال جدید تمام بدبختی های سال قبل را باد با خودش ببرد
        امیدوارم شاد باشید و سربلند و سلامت خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۳۸
        سلام و احترام،
        بزرگوار!
        تدوین قالب های تازه ی سروش، سه گلشن، و شعر سبز (چندآهنگ)، محصول سی سال تلاش علمی و عملی اند که امیدوارم با مطالعه ی آنها و در صورت امکان، سرایش در این قالب های تازه، مددکار مان در جهت معرفی و گسترش کاربردی این قالب های شعری تازه و توانمد باشید.
        نکته ی مهم، این که: سروش، سه گلشن و شعر سبز(چندآهنگ)، هیچیک قالبی تفنّنی و در حد چیدن متفاوت قافیه و … نیستند؛ بلکه هریک، بطور کارشناسی شده، دستگاه مستقل و توانمندی برای سرایش های تازه اندو احتمالا با مطالعه ی نمونه ها، این مطلب را تایید خواهید فرمود.
        توضیحات و نمونه اشعاری از قالب های جدید را در همین سایت می توانید بیابید.
        نمونه شعری در هریک از این قالب ها تقدیم تان می شود.
        شعری در قالب سروش:

        چیست گل؟ رازِ نازِ خنده ی دوست/
        شعر- نقاشیِ معطّرِ اوست/
        مِهرچهر و لطیف و عاطفه روست/
        گل، نشانِ خداست.//

        شعری در قالب سه گلشن (سه گلشن: آغازگر+ بدنه+ پایانبخش؛با حداکثر تنوع در هر بخش):

        این بار هم اَدا/
        یک کوفه، ادّعا/
        شرمنده ام خدا!/
        خوب است یا نه: این همه، ما ادعا کنیم /
        ترسم که کوفه ی دگری را به پا کنیم/
        خیلی پر ادعا شده ام. شرم، شرم، شرم/
        کافی ست ادعا. بله، باید دعا کنیم/
        حالم بد است. پر شده از آرزوی پَست /
        “سرمست گشتنی”، تو بیا دست و پا کنیم/
        باید تلاش کرد که جان، باوفا شود /
        تا بیش تر به عاشقی اش آشنا کنیم/
        ای وای! وای! وای! عجب لاف می زنیم! /
        ترسم که عاقبت، گل زهرا، فدا کنیم/
        ای وای! وای! وای! زبانم بریده باد! /
        هرگز مباد آن که پشیزی خطا کنیم/
        شاید که ناگهان…/
        عاشق شوید هان!/
        آماده، عاشقان!//

        نمونه ای در شعر سبز یا چندآهنگ (میانه ی سپید و نیمایی ست؛ موزون تر و قافیه مند تر از سپید و چندآهنگ تر و دارای اوزان متنوع تری نسبت به نیمایی که با تغییر اوزان می تواند باعث انتقال از حسی به حس دیگر بشود.
        قدیمی ترین نمونه ی شناخته شده ی آن در نزد ما، چندآهنگی ست با حدودبیست سال قدمت، به نام حسنک شعر من، سروده ی جناب حامی شریبی):

        سپید بود/
        و زیستنش سبز/
        و پروازش سرخ/
        و در هنگامِ گلگون ِ آسمانی شدن /
        آن میامی تن/
        آشکار/
        دلشکار/
        می سرود و می نواخت/
        شعرهای ماندگار/
        تغزلِ خوشه های پربرکت ِ تبسم/
        تبسمی آفتابارانی/
        آن چنان که کشتزارها/
        دوباره زیستن را/
        شاعرشدند.//
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۱۹
        ممنون خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2