سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

ساقی جان

شعری از

ابراهیم صفری (ساقی)

از دفتر دل ساقی نوع شعر غزل

ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۴۶ شماره ثبت ۸۲۵۵۳
  بازدید : ۵۵۳   |    نظرات : ۳

رنگ شــعــر
رنگ زمینه
دفاتر شعر ابراهیم صفری (ساقی)
آخرین اشعار ناب ابراهیم صفری (ساقی)

کجـایی کجـایی کجـایی کجـایی
همه پیش هم اند، اما تو کجـایی
عمـرپـردرد من که  آسـان نگـردد
ز عشقی که رنجید و درمان نگردد
مرنجـان دلـم را که این قلـب خسته
ز  کنـج  میخـانـه   افتـاده  و مستـه
الهـی  نباشـد  غمـی  در  دل   یـار
گـریه هـای  شبـانه  و نالـه  ی  زار
برای دیـدنـت  ، چنان  آتش  گیـرم
که از شعله هایش از  زندگـی سیـرم
بسـوزد دامن هر آنکـس که خـواهد
بـرای   بریـدن   دل  از  تـو    شایـد
ببـارم  چـون ابری  در  بیـابان خشک
بپیچد از عشقم  نـوای عطـر  و مشک
مـن از  دوری تـو  رسیده جـانـم  لب
نمی دانم که روز هست و یا اینکه شب
غمت چـون نیزه ای شکافت سینه ام
بشـوید  بـاران  مهـر  تـو  کینـه ام
بزن بر طبـل غـم تو ای ساقـی جـان
دلم پر درد و غم  هست ای جان جانا
۱
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
عباسعلی استکی(چشمه)
جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۰۶
درود بزرگوار
زیبا بود
مثنوی
قافیه مطلع خندانک
ایمان اسماعیلی (راجی)
پنجشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۸ ۲۱:۵۵
درود گرامی
مانا باشید به مهر
هدیه جعفری تفرشی(هدیه)
دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ ۲۱:۵۲
زیبا بود
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

سید مرتضی سیدی

زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1