سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        مادر

        شعری از

        اکرم بهرامچی

        از دفتر سرزمین کاوه ها نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۲۰:۵۹ شماره ثبت ۸۱۷۸۷
          بازدید : ۴۲۵   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اکرم بهرامچی

        وقتی خدا می خواست انسان جان بگیرد
        مادر شدی تا خلقتش سامان بگیرد

        مادر شدی آغوش گشتی عاشقانه
        تا بوسه ات برگونه ام باران بگیرد

        روی زمین باید کسی خورشید میشد
        تا گرمی و عشق و صفا دامان بگیرد

        باید دو دست مهربان مثل خداوند
        ایثار میشد تا جهان پیمان بگیرد

        ایمان و عزت ریختی در آیه ی نور
        تا آفرینش از لبت قرآن بگیرد

        مادر شدی تا از شکوه ِ نام پاکت
        دریای هستی واژه ی انسان  بگیرد

        آری خدا میخواست کل آفرینش
        از نام تو مادر همیشه جان بگیرد

        بی شک دعای مادران اعجاز دارد
        مادر دعا کن غصه ها  پایان بگیرد

        مادر دعا کن در مسیر زندگانی
        دنیا مسیرش را کمی آسان بگیرد

        آغوش تو عطر بهاران دارد و یاس
        بگذار مادر بوسه ات باران بگیرد

        اکرم بهرامچی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۴۹
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        در وصف مادر خندانک خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۲۲
        سلام و درودها به استاد گرامی
        ممنونم شما همیشه لطف دارین خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        (م) وفائی
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۳۰
        روی زمین باید کسی خورشید میشد
        تا گرمی و عشق و صفا دامان بگیرد

        باید دو دست مهربان مثل خداوند
        ایثار میشد تا جهان پیمان بگیرد

        ایمان و عزت ریختی در آیه ی نور
        تا آفرینش از لبت قرآن بگیرد


        سلام و سپاس از اینهمه زیبایی کلام و اندیشه
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۲۴
        سلام و درود به خانم وفائی عزیز و گرامی
        ممنونم که حضور داری و خوشحالم خوشت اومد شما همیشه لطف دارین خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۷:۱۰
        سلام :
        درود بر شما بانو بهرامچی گرامی ...
        --------------------------- خندانک
        باز باران ، بی ترانه خستگی برجا گذاشت
        باز داغی بر دلِ مجنون این لیلا گذاشت

        باز سر شد روزهای بی تو ...بی چتر و کلاه
        باز هم یلدا گذشت و عشق را تنها گذاشت ----؟!
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۲۶
        سلام و درود به آقای مینا آباد گرامی
        ممنونم شما همیشه لطف دارین خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدی نساجی
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۲۲:۳۵
        سلام گرامی
        بسیار زیبا در مقام مادر.... خندانک
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۲۷
        سلام و درود به آقای نساجی گرامی
        سپاسگزارم لطف دارین خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مینا مرادی(ققنوس)
        جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ ۱۷:۲۲
        درود بر مهربانوی عززیزم
        بسیار بسیار زیبا
        مگر میشود شعرهای شما را تحسین نکرد
        مانا باشید بانو
        اکرم بهرامچی
        اکرم بهرامچی
        جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۲۵
        سلام خانم مرادی عزیز
        ممنونم که حضور داری
        و خوشحالم خوشت اومد
        تو ی مشاعره ها خوب فعال هستین خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4