سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
به موضوع خوبی درشعرتان پرداختید
که درواقع معضل امروز جامعه ی ماشده همه دنبال پول ومنافعند واین وسط عشق بدجور مظلوم مانده!!
شعرتون ازلحاظ بارمعنایی اش خوبه
مثل این بیت بخصوص:
عشق از زبان بی زران حرف از زبان ابله است!
ولی ازلحاظ فنی مشکل داره چون اجازه ی نقد دادید به چند نکته ازجهت همفکری اشاره می کنم
که اگر رعایت میشد شعرتون بهترو بهترمیشد والبته امیدوارم جسارتم رو ببخشید !
قالب شعر شما چهار پاره است یه قالب کلاسیک موزون که اشتباهی قطعه زدیدش شایدهم سهوی بوده
قطعه شعری است که تمام مصراعهای زوجش باهم هم قافیه است و
چهارپاره تشکیل شده از چند بند که هربند شامل دوبیته که این بیتها باهم هم قافیه اند
وهربندی با بند دیگر قافیه اش متفاوته ولی همه بریک وزنند...
قافیه ها دراین چهار پاره ی شما خوبند اما وزن شعرتون دربیشترجاها می لنگه
باتوجه به بیت اولتون باید بقیه ی بیتهارو هم درست کنید
البته ذهنتنو موسیقیایه تاحد.ودی واستعداد شعر موزون رو دارید
وبه نظرم قافیه وردیف وقالبهارو خودتون خوب میشناسید
اگر شعر کلاسیک بخصوص غزل شاعران امروزی که زبانش هم امروزیه روزیاد مطالعه کنید مطمانا روزبه روزوزن شعرتون بهتر خواهدشد..
دربرخی بیتها هم ضعف تالیف وجود داره
مثل این مصراع
مجنون ما راضی ز سر ویران و اما از دل است.
اینجامخاطب سردرگم میشه ونمی فهمه چی گفتید؟!
ویا این مصراع :
گیریم اگر مجنون ما لیلای خود را می وصول.
بی سیم و زر آخر ولی راه جدایی ساهل است.
من مفهومش راخوب درک نکردم نمیدونم شاید هم خراب خوندم...
جدا ازاین مشکلات فنی دادن لقب لیلی ومجنون به اینگونه عاشقها درشعر قشنگ نیست
بعضی ها خاک پای لیلی ومجنون هم نمیشن حیف اسم لیلا برای دختراین شعر حالا اون پسر زحمت کش وعاشق شعر
شاید واقعا عاشق ومجنون بوده مثل مجنون اما بهتربود به جای لیلی می گفتید دختر
همون مصراع اولش اگربه جای کلمه ی لیلا ازکلمه ی دختر استفاده می کردید بهتره به این شکل :
دیده ام با چشم خود دخترشد ازیارش جدا
یار مجنون ماندوتنهایی درآغوش خدا
زیاد شعر نو بخوانید تازبان شعرتان روان وامروزی ترشه ودایره کلماتتون وسیع....
باز معذرت می خوام اگه جسارتی شد بزرگوار من نقاد نیستم وفقط ازجهت آموزش بقیه ی دوستان آماتور که تشنه ی آموختنند تیک نقد را فعال می کنم تادرمعرض دید باشه وبقیه هم بیاموزند ودقایقی روکه اینجایند الکی علاف نباشن یه چیزی هم ازهمدیگریاد بگیرند ...
موفق باشید وبرقرار