چهارشنبه ۵ دی
دختر همسایه شعری از مسعود آزادبخت
از دفتر سلام صبح نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ۲۰:۲۶ شماره ثبت ۸۱۱۸۵
بازدید : ۷۳۸ | نظرات : ۳۵
|
آخرین اشعار ناب مسعود آزادبخت
|
دوست داشتن دختر همسایه
گمان همان سیندرلا بود
برایم فراتر از واژه ها بود
به انتهای وسعت زبانم نمی گنجید
از خاطرات
مادرم با سینی چای
و گرمای آن دورهمی ها
برای پدرم
داستان زندگی من پر از این دلگرمی هاست
خوب می دانم
دختر همسایه
با آش نذری دم در خانه
با لطافت دستانش
و انعطفاف چشمانش
مرا به سیر تصاعدی عشق برد
۹۸/۱۰/۱۵
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر بانوی شاعره سپاس فراوان از لطفتان | |
|
سلام بر بانوی شاعره سپاس فراوان از لطفتان | |
|
سلام و احترام استاد گرامی سپاس | |
|
درود شاعر گرامی ممنون از لطفتان | |
|
سلام حضور گرانقدرتان سپاس امان از جفتشون | |
|
درود و سپاس فراوان ممنون از لطفتان شاعر گرامی برقرار باشید | |
|
سلام و احترام آقای خسروی بزرگوار سپاس فروان از لطفتان همچنین | |
|
سلام و درود شاعر گرامی سپاس | |
|
درود بر شما شاعر خوش ذوق امان از این همسایه ها و دخترشان سپاس از حضور پرمهرتان این گلها تقدیمتان | |
|
درود برشما زیبا و عالی 👏👏👏 جای هیچ حرفی نمی ماند | |
|
سلام و درود گرانمهر بانو سلطانی سپاس از گلواژه های مهرتان و ایضاًحضور ارزشمندتان | |
|
سلام و احترام مهربانو مهدیس سپاسگزارم از حضور و نظر ارزشمندتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما