سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        آب می‌شوم

        شعری از

        مجنون ملایری

        از دفتر جوجه اردک زشت نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۸ ۰۰:۴۵ شماره ثبت ۸۰۹۵۳
          بازدید : ۳۶۵   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجنون ملایری

        در چشمانت خورشید طلایی جنوب
        خانه کرده است
        من درپیشواز‌نگاهت
        مانند برف زمستان آب می شوم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۲۳:۳۶
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک خندانک
        مرغ آمین
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۲۹
        درود
        چقــــــــــــدر قشنگ گفتین خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فروغ فرشیدفر
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۴۲
        زیبا بود🌹🌹🌹🌹
        عبدالامیر الهی(مسکین)
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۵:۰۹
        درود بر شما
        بسیار زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        بهرام معینی (داریان)
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۵:۴۹
        درود بر شما 🌷🌷
        مهدی نساجی
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۸:۵۶
        سلام استاد ارجمند...بسیار دلپسند افتاد... خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۲۰:۲۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۲۰:۵۷
        سلام :
        .....
        ..........
        از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
        از همان روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند
        آدمیت مرده بود
        بعد دنیا هی پر از آدم شد و این اسباب
        گشت و گشت
        قرنها از مرگ آدم هم گذشت
        ای دریغ
        آدمیت برنگشت
        قرن ما
        روزگار
        مرگ انسانیت است
        سینه ی دنیا ز خوبی ها تهی است
        صحبت از آزادگی پاکی مروت ابلهی است
        صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
        قرن موسی چمبه هاست
        روزگار مرگ انسانیت است
        من که از پژمردن یک شاخه گل
        از نگاه ساکت یک کودک بیمار
        از فغان یک قناری در قفس
        از غم یک مرد در
        زنجیر حتی قاتلی بر دار
        اشک در چشمان و بغضم در گلوست
        وندرین ایام ، زهرم در پیاله زهر مارم در سبوست
        مرگ او را از کجا باور کنم
        صحبت از پژمردن یک برگ نیست
        وای جنگل را بیابان میکنند
        دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان میکنند
        هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
        آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند
        .................. خندانک
        درود بر شما
        سید احسان موسوی ( سام )
        دوشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۸ ۲۲:۵۸
        دست‌مریزاد خندانک
        محمد خسروی فرد
        سه شنبه ۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۵۲
        درود استاد ملایری عزیز
        بسیار زیباست
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5