سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        باران ببار!

        شعری از

        احمد ابراهیم زاده

        از دفتر زمزمه های خیس نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۴۸ شماره ثبت ۸۰۳۸۹
          بازدید : ۱۱۳۴   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر احمد ابراهیم زاده

         
        باران ببار!
        باران ببار و بشوی!
        باران ببار و ببر...
        ببر هر چه که در ما
        کهنه ی خاک را
        پشته ی گور را
        سینه ی سوز را
        می پرستد...
        نو کن
        پوسیده خیالمان را
        بشوی
        گرد و غبارمان را
        بمیران
        تشنگی انتظارمان را...
        ببار باران! ببار باران!
        ببار که تو را سالهاست
        بر خشک چشمانمان
        جشن میگیریم
        اما این برهوت را
        خیس اشک،
        چاره نیست...
        ببار
        که شاید بهار 
        باز هم 
        سوی ما بتازد
        ارتش شکوفه را
        بر عریان درخت
        فرمان هجوم دهد
        دژ بی دفاع دل را فتح کند
        شاه شرور شهر را
        گردن زند
        و جشن سال نو را
        بر گور زمستان
        پایکوبی کنیم...
        ببار باران
        پرده ی سیاه ابر را
        پاره کن
        انتظار خورشید
        برای بیعت با خاک را
        پایان بخش
        کور رنگی جهان را
        به رنگین کمانی،
        نشاط آور کن...
        ببار ای سرود فلک
        ای نزول نت های روحانی
        ببار و به رقص آر
        خفته جوانه های امید را
        شاید نهالی رویید
        خدا را دید
        عروج را
        بر عرش نقاشی کرد
        خیال پرواز را
        خاطره ساخت
        شاید ما هم یاد گرفتیم
        شاید ما هم اوج گرفتیم
        ما هم 
        خدایی شدیم...
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۱۷
        درود بزرگوار
        شورانگیز و زیبا بود
        برای او ج گرفتن باید عاشق بود خندانک
        احمد ابراهیم زاده
        احمد ابراهیم زاده
        شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸ ۱۱:۳۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مینا یارعلی زاده
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        احمد ابراهیم زاده
        احمد ابراهیم زاده
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۳۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سید احسان موسوی ( سام )
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۱۱:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        احمد ابراهیم زاده
        احمد ابراهیم زاده
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۱۴:۰۰
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی ناصری(عین)
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۴۰
        عالی سروده اید خندانک خندانک خندانک
        احمد ابراهیم زاده
        احمد ابراهیم زاده
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۳۷
        سپاس از شما خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۲۱:۳۲
        سلام :

        درود بر شما ...
        -------------------------- خندانک
        احمد ابراهیم زاده
        احمد ابراهیم زاده
        شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸ ۱۱:۳۸
        درود بر شما بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهروز دارابی
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۴۴
        درود بر شما بسیار زیبا
        🌹🌹🌹🌹
        احمد ابراهیم زاده
        احمد ابراهیم زاده
        شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸ ۱۱:۳۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۰۱
        درود


        زیبا سرودید خندانک
        کیمیاطولابی
        يکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۷:۴۲
        عالی خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4