سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

نقش فراق

شعری از

محمود گندم کار وحید

از دفتر آتش عشق نوع شعر غزل

ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۵ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۰۶ شماره ثبت ۸۰۳۲۰
  بازدید : ۵۶۱   |    نظرات : ۳

رنگ شــعــر
رنگ زمینه
دفاتر شعر محمود گندم کار وحید

نقش فراق
دورم زتو ای ،عشق من ای مرغ شباهنگ
دیریست جدایم زتو فرسنگ به فرسنگ
خواهم که به تصویر کشم نقش فراقت
اکنون که پریشانم و آزرده و دلتنگ
شب تا به سحرگه به ره خواب نشستم
شاید که زخوابم گذری،ای بت دلسنگ
ای آنکه نگاهت زده آتش به وجودم
خواهم که به گیسوی بلندت بزنم چنگ
درباغ خیالم تن رویایی ات ای عشق
چون نقش و نگاریست به زیبایی ارژنگ
عمریست که در عشق تو ماندم به صداقت
افسوس که بودی تو سراسر همه نیرنگ
در اوج گرفتاری و بیچارگی من
امشب چه شده با دلم اینگونه کنی جنگ؟
29 فروردین78
۱
اشتراک گذاری این شعر

نقدها و نظرات
عباسعلی استکی(چشمه)
سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۱۵
بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
مجتبی سنجری(جزر و مد)
سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۲۹
سلام بسیار زیباست اشعار جنابتان

به کوچه ی ما هم سری بزنید
خندانک
مسعود میناآباد ( مسعود م )
چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۰۵:۲۰
سلام

درود بر شما
وهمچنان درد ادامه دارد تا انتقام
مرگ بر آمریکا ---------------- خندانک
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

سید مرتضی سیدی

زهی رفیق که با چون تو سروبالاییست ااا که از خدای بر او نعمتی و آلاییست اااا وجود مبارکتان هم معرفت و صدق و صفا ست
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

جوابت می دهم از جان اا سلامی بی طمع هرچند می دانم اا که پنداری در این دنیای پر تزویر و پر دوز و کلک اا گاهی سلامی گر کسی گوید اا سلام گرگ را ماند اا که دندانهای تیزش را اا قفای پرده ی گفتار مهرآمیز خود مستور می دارد اا شاگردی می کنم عزیز
سید مرتضی سیدی

تویی که بر سرِ خوبانِ کشوری چون تاج ااا سِزَد اگر همه ی دلبران دَهَندَت باج اااا سلام و عرض ارادت استاد مهدوی عزیز التماس دعا ااا ج
غلامرضا مهدوی (مهدوی)

مرحبا آجرک اللهبزرگا مردا اااا نیست در دست تو جز نسخه ی حاجات و برات
سید مرتضی سیدی

تو بخشیدی روان و عقل و ایمان ااا وگرنه ما همان مشتی غباریم ااا تو با ما روز و شب در خلوت و ما ااا شب و روزی به غفلت می گذاریم ااا نگویم خدمت آوردیم و طاعت ااا که از تقصیر خدمت شرمساریم ااا مباد آن روز کز درگاه لطفت ااا به دست ناامیدی سر بخاریم ااا خداوندا به لطفت با صلاح آر ااا که مسکین و پریشان روزگاریم

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1