دوشنبه ۳ دی
پریشانی شعری از بهروز دارابی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۲۹ شماره ثبت ۷۹۸۹۷
بازدید : ۳۹۳ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب بهروز دارابی
|
دریایی چشمانِ تو ، امشب به باران میزند
آسایش این قصه گو ، سر به بیابان میزند
جام می از معنا تهی ، ساغر نشسته بی کلام
پیمانه مست از لب تو ، بوسه به پنهان میزند
آهنگ تنهایی و درد ، در سایه های آرزو
تا روزگار دیدنت ، مست و پریشان میزند
فصل بهار عمر اگر ، در رنج دوری شد خزان
کوتاهی عمر زمان ، آتش به سامان میزند
افسوس نمی تابی چو ماه ، در خلوت شب های من
این دزد ناشی ظاهراً ، هر شب به کاهدان میزند
نفرین به آرامش اگر ، در چشم من پیدا شود
رویای اشکی بی صدا ، بر سد مژگان میزند
بهروز دارابی
|
نقدها و نظرات
|
استاد عزیز شاعر بزرگوار ممنون از عنایت شما پایدار باشید الهی 🙏🌹🌹🌹🌹 | |
|
استاد انصاری شاعر گرانقدر برکتیست که نگاه شما سرافرازم میکند عرض ادب و ارادت خدمت شما گوهر شعر خدایتان همواره نگهدار 🙏🌹🌹🌹🌹 | |
|
استاد عزیز ممنون از توجه شما سلامت باشید انشالله 🙏🌹🌹🌹🌹 | |
|
شاعر گرامی سپاسگزارم از لطف شما بر قرار مهر باشید انشالله 🙏🌹🌹🌹🌹 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.